شراکت با چین: چرخش نه، انتخاب تنها گزینه ممکن
پس از انتشار اخباری مبنی بر انعقاد قرارداد بلندمدت میان ایران و چین، بازار گمانه زنی ها و شایعات داغ شد. پس از افزایش این گونه شایعات، وزارت امور خارجه ایران برای روشن شدن اذهان عمومی اقدام به انتشار متن فارسی این قرارداد، بدون ذکر جزییات، کرد.
همین امر، به رغم نیت خیر آنان درباره رفع نگرانی های موجود در جامعه، باب دیگری را برای تحلیل های مختلف در این خصوص باز کرده است؛ از جمله درباره صنعت خودروسازی و چرخش خودروسازی ایران به سمت چینی شدن صنایع ایران و تحلیل و پرسش های دیگری که در این مورد مطرح شده است.
براساس متن منتشرشده و ذکر دلایل و کلیات مفاد این قرارداد در ضمیه ۳ اجرایی و بند شش آن آمده است: «طراحی شهرک صنعتی تولید خودرو و صنایع مرتبط با تمرکز و استفاده از انرژی تجدیدپذیر».
بازخوانی این گزاره بیان می کند که قرار است طی این قرارداد ایران صاحب صنعت ساخت خودروهای برقی شود. امری که با توجه به عوامل مختلف، از جمله حرکت جهان به سمت عدم استفاده از سوخت های فسیلی، کاهش آلودگی هوا، کاهش هزینه های متأثر از خرید بنزین وکاهش نیاز به واردات آن می توان اشاره کرد. امری که نه تنها لازم بلکه با نگاهی به آینده ایران و جهان یک ضرورت گریزناپذیر به نظر می رسد. در این میان اما نگاه به چند نکته و بررسی آن ها قابل تأمل است.
یکم:
با توجه به سابقه همکاری و عدم انتقال تکنولوژی های لازم، براساس چه مکانیزم یا ابزاری می توان مطمئن و یا امیدوار بود که این تکنولوژی با تکیه بر سوخت های تجدیدپذیر در اختیار ایران قرار بگیرد؟
دوم:
برای مطمئن شدن از این بحث باید به سابقه همکاری خودروسازان دو کشور نگاه کرد و این که تاکنون این همکاری چه دستاوردی برای طرفین داشته و وزن منفعت هر کدام چه میزان بوده و به کدام طرف سوق داشته است.
سوم:
باید یادآور شد که همکاری با چینی ها چرخش نیست، چرا که در حال حاضر غیر از آنان انتخاب دیگری وجود ندارد. پس از رفتن خودروسازان غربی، ژاپنی و کره ای تنها چینی ها مانده اند. هرچند تولید آن ها نیز با توجه به وضعیت بازار کاهش یافته است اما همین میزان ماندن نیز باعث شده آن ها مدعی باشند که ایران را ترک نکرده و پشت شرکا و رفقای ایرانی خود را خالی نکرده اند.
چهارم:
این ماندگاری، چینی ها را وارد بازی برد – برد کرده است. از یک سو، فرصت کافی برای جا انداختن برند خود در اذهان مصرف کنندگان را دارند و از سوی دیگر، با توجه به نیاز در کلاس های مختلف بازار خودرو، آن ها توان کسب سهم بازار بیش تری پیدا کرده اند.
پنجم:
این که اقتصاد ایران با این شراکت استوارتر خواهد شد بی راه نیست، چه این که اکنون چین با بسیاری از کشورهای دنیا شراکت و در بازارهای آنان حضور دارد، اما نحوه حضور و مواجهه با چینی ها یا عکس آن حائز اهمیت است. این که چینی ها چرا تاکنون نتوانسته اند بسیاری از خودروهایی که وارد ایران کرده و یا تولید کرده اند را به بازارهای مهم خودرو جهان وارد کنند؟ این به انتخاب شرکای ایرانی مرتبط می شود یا چینی ها که تنها این گونه کالاها را در اختیار ما قرار داده اند؟
ششم:
آیا از طریق مشارکت با چینی ها توان ورود به بازارهای بزرگ تر را خواهیم داشت یا چینی ها می توانند کاری کنند که محصول حاصل از این همکاری از نظر توان رقابت به جایی برسد که بتواند وارد بازارهای بزرگ تر شود؛ یا این که محصول تولیدشده در ایران با پشتوانه یک برند چینی به بازارهای جدید ورود کند؟
هفتم:
با نگاهی گذرا به این بند به نظر می رسد باید کمی هم نگران باشیم و به آینده این موضوع فکر کنیم که آینده همکاری ایران با این غول اقتصادی چه دستاوردی برای اقتصاد خودرو ایران خواهد داشت. به بیان ساده، باید وضعیت خودروساز و قطعه ساز کشور روشن و واضح باشد. باید مشخص شود که با افزایش عمق حضور چینی ها در صنعت خودروی کشور آیا قرار است آرام آرام به تکنولوژی روز دنیا دست پیدا کنیم و یا این که آن ها را رقبای تولیدکنندگان داخلی کنیم.
هشتم:
در این میان باید به مسئله دیگری نیز توجه کرد. چین نیز مانند هر کشور و اقتصاد دیگری به طور مرسوم و معقول به دنبال بازارسازی، بازاریابی و کسب سود و افزایش درآمد ملی خود است و درکنار آن تلاش می کند جای پای محکم تری در دنیای رقابتی امروز جهان داشته باشد. مسئله این است، طی اجرای این قرارداد و پس از آن، ایران در کجای اقتصاد جهان خواهد ایستاد و در چه جایگاهی قرار خواهد گرفت؟
نهم:
چینی ها نیز مانند هر تولیدکننده و فروشنده ای آن چه را به مشتری تحویل می دهند که مشتری می خواهد. تجربه ورود کالای چینی با سطح گسترده ای از کیفیت، با تمایل به بالا و پایین، یکی از مواردی است که باید به صورت محکم، شفاف و قاطع در این قرارداد مشخص شود؛ این که تکنولوژی و یا کالاهایی که وارد ایران خواهند شد به چه صورت خواهند بود و آیا بازهم به انتخاب طرف مقابل است یا این که میزان کیفیت و ناب بودن آن باید یکی از موارد تفاهم باشد.
دهم:
نحوه مشارکت و همکاری شرکت های چینی با طرف های ایرانی نیز باید مشخص شود. در حال حاضر، با توجه به وضعیت ایران، به دلیل اعمال تحریم های یک جانبه، شاهد هستیم که بعضاً چینی ها در مذاکرات و همکاری و مشارکت دست بالا را دارند. ساده تر این که به راحتی شریک خود را عوض می کنند و یا این که یک برند همزمان با دو یا سه تولیدکننده داخلی اقدام به همکاری می کنند. به طور معمول، این گونه همکاری برای چینی ها خوب است و برای تولیدکننده ما نه، این چنین نیست؛ باید مشخص شود که این نحوه همکاری ناشی از سوء استفاده شریک چینی از وضعیت کنونی به نفع خود است یا این که تولیدکنندگان ما از موضع ضعف وارد شده اند.
در پایان باید به این نکته توجه داشت که هر چند شرایط اقتصادی و در سطحی خردتر اقتصاد خودرو کشور روزهای چندان خوبی را سپری نمی کنند و از برخی جهات تحت فشار قرار دارند، اما پس از تجربه های بسیار و رفتن و آمدن های شرکای شرقی و غربی و خالی کردن پشت تولیدکنندگان ایرانی حداقل این انتظار می رود که این بار ماحصل این قرارداد به گونه ای باشد که بتوانیم پس از آن بدون نیاز به دیگران، حرکت با سرعتی قابل قبول و مطمئن را به سوی آینده بهتر برای کشور و فردای آن طی کنیم و این نکته را نیز در نظر داشته باشیم که انتخاب چین چرخش نیست بلکه استفاده از تنها گزینه ممکن است.
پایگاه خبری اسب بخار
علی طجوزی
ده خودروی پرفروش در بازار چین را خودروهای باکیفیت غربی تشکیل
می دهند و باید تاسف خورد به حال چنین کشورداری که چینی ها هم
برای فروش خودرو به کشورمان شرط و شروط قرار می دهند!
مسولین کشور ما همیشه به کشورهای دشمن ما اعتماد ددددد میکنن،و ضربه میخورن ولی به کشوری که با آون در هر شرایطی کمک میکن پشت میکنن،احمقانه هست… به شایعات دقت کنین هر وقت چیزی به نفع مردم بود گفتن خوب نیییسسسسست هر وقت چیزی به نفع مردم نیست میگن خوبهههههه.دقیقا کشور ما درگیر فقط شایعات سازماندهی شده
همین دیدگاه تو که یه سری کشور رو دشمن میدونی یعنی اصلا نمیشه با امثال شماها حرف زد.
چندین سال پیش یه ایرانی که اسمش رو فراموش کردم خودروی برقی ساخت که بهتر از خودروی تسلا بود
این سیاست یک یچبوم ودو هوا تا کی نیفتاد باشه خدا داند
پس خودکفائی و استقلال چی میشه؟؟؟بالاخره باید به یکی متکی باشیم همیشه!
همکاری اقتصادی راهبردی ایران با چین در صورتی که پیش نویسش رو مطالعه کنید چیز بدی نیست طبیعتا وقتی کشوری تا سقف ۴۰۰ میلیارد دلار میخواد تو اقتصاد شما سرمایه گذاری کنه ( از توسعه بنادر و زیرساخت های بخش انرژی تا ریل و جاده و صنعت خودروسازی ) قطعا باید منافعی از این سرمایه گذاری عایدش بشه راه انداختن شایعه فروش جزایر جنوبی به چین خنده دار و مضحکه اونم کشوری که پهناوره و هزاران جزیره بزرگ و کوچیک داره. موضوع اینجاس که کشورهای غربی به هیچ وجه قابل اعتماد نیستن دست کم برجام اینو به ما ثابت کرد حتی اجازه واردات دارو هم نمیدن طبیعتا نمیتونیم صنعت و اقتصاد کشور رو معطل کنیم اینها قرارداد میبندن و به راحتی میزنن زیرش و نهایت همکاری خودروسازی فرانسه بعد از برجام ساندرو و پلتفرم پژو ۳۰۱ بود! تو حوزه انرژی هم توتال نیومده رفت و این اتفاقا بارها رخ داده بنابراین چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ دنیا که در لبه تکنولوژی قرار داره قطعا شریک بهتری از غربه برای ایران موضوعی که بشدت نگران کرده غربی هارو اینه که این قرارداد تجاری ارز مرجعش دلار نیست و خب طبیعتا نگران میشن که مبادا فردا روزی کشورهای دیگه هم از این قراردادها بخوان امضا کنن و دلار تضعیف بشه برای همین تو فضای رسانه ای مجازی شایعه پراکنی میکنن و از فروش جزایر حرف میزنن و …. در حوزه صنعت خودروسازی چین اگرچه تو سطح اول دنیا نیست ولی جایگاهش طوریه که میتونه تکنولوژی طراحی و ساخت پیشرانه و پلتفرم رو به ایران انتقال بده.
دوستانی که از این قرار داد حمایت میکنن لطفا اون قسمت قرار داد رو هم بخونن که ایران نفت رو باید با تخفیف ۲۲ درصدی به چین بفروشه همینطور ایجاد پایگاه نظامی و اومدن مستشارهای چینی عملا ایران رو مستعمره چین میکنه و لطفا ساده نباشید امتیازهایی که چین بابت ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایه گزاری از ایران گرفته بسیار بیشتره-اصولا کشوری در وضعیت ایران که در حال فروپاشی اقتصادی هستش ممکنه امتیازهای فراوانی برای بقا بده و طرف چینی هم اینو خوب میدونه!