زنگ خطر در جاده مخصوص ؛ صوری یا واقعی؟

زنگ خطر صنعت خودروسازی
زنگ خطر صنعت خودروسازی

براساس شنیده ها و آمارهایی که اخیراً منتشر شده است، اوضاع و احوال صنعت خودروسازی به شدت وخیم به نظر می رسد. با این حال، مشخص نیست زنگ خطر در جاده مخصوص، صوری است یا واقعی؟

فونیکس آریزو 8 فونیکس آریزو 8 مدیران 777 مدیران 777

به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، در یک دهه گذشته صنعت خودروسازی کشور روزهای چندان خوبی را سپری نکرده است. هر چند سال های میانه این دهه با توجه به فضای ایجادشده پس از برجام و رقابت شدید و سنگین بین تولیدکنندگان و واردکنندگان دوران خوبی را به یادگار گذاشته است، اما این دوران کوتاه ‌و استثنایی بود. با ممنوعیت و محرومیت های داخلی و خارجی، صنعت خودروسازی کشور نتوانست زیاد مقاومت کند و با سرعت در سراشیبی قرار گرفت. راهکارهای اتخاذشده و اصرار بر مداومت آن ها سرعت ضرر و زیان را بیش تر کرد. نتیجه مداومت در اثر مداخلات دولتی – حکومتی ۱۶۴ هزار همت زیان انباشته است، اما این اعداد و ارقام به چشم سیستم تفکر دولتی نمی آید و همچنان نیز ادامه دارد.

به تازگی نیز گزارش مرکز پژوهش ها بخش دیگری از اثرات این مداخله ها را روایت می کند. براساس آمار منتشرشده توسط بازوی پژوهشی مجلس شورای اسلامی، فروش خودرو در مرداد ماه سال جاری نسبت به ماه گذشته کاهش ۴۱.۸ درصدی داشته است. همچنین فروش خودرو نسبت به مرداد سال ۱۴۰۱ نیز کاهش ۳۰ درصدی را تجربه کرده است. تولید نیز در مرداد ماه سال جاری نسبت به تیرماه گذشته کاهش ۲۲.۷ درصدی را نشان می دهد. این کاهش تولید و فروش، و توأمان شدن آن با کمبود ارز و افزایش زیان خودر‌وسازان، موجب بالا رفتن مطالبات و کاهش سرمایه قطعه سازان شده است. البته این موضوع تازگی ندارد و ریشه تمام آن ها تصدی‌گری دولت، عدم باور به شخصیت و توانایی بخش خصوصی گره خورده است.

طی سال های اخیر، به شماره افتادن نفس قطعه سازان به موضوعی عادی بدل شده است. این عادی بودن باعث تعطیل و نیمه تعطیل شدن واحدهای بسیاری شده است، چراکه بر خلاف خودروسازان، زنجیره تأمین متعلق به بخش خصوصی است و به طور طبیعی آنان به منابع بی حساب و کتاب دسترسی ندارند. در این شرایط، برخی این پرسش را مطرح می کنند که اگر قطعه سازان به دلیل عملکرد خودروسازان دولتی با مشکلات و چالش های سنگین مواجه شده اند به چه دلیل در صف اول همکاری با خودروسازان قرار می گیرند؟ به چه دلیل همیشه برای عقد قرارداد سر و دست می شکنند و همیشه برای همکاری های بیش تر اعلام آمادگی می کنند؟

در پاسخ، برخی بر این باور هستند که از یک سو، اگر بخواهند خطوط تولید را تعطیل کنند متهم به گروگان‌گیری می شوند و از سوی دیگر، غیر از غول های جاده مخصوص مشتری عمده در مقیاس بالا و اقتصادی ندارند؟ در این وضعیت یک تناقض بزرگ وجود دارد؛ کسی نمی تواند تشخیص بدهد که آیا قطعه ساز گروگان‌گیری کرده است یا خودش گروگان خودروسازان شده است. همین موضوع است که تشخیص درست و غلط و تأیید و تکذیب به یک موضوع سخت، پیچیده و گمراه کننده بدل شده است. همین نحوه تعامل طرفین است که صوری و جدی بودن زنگ خطر قابل تشخیص نیست؛ از یک سو، نفس قطعه ساز و خودروساز به شماره افتاده است و از سوی دیگر، برای رسیدن به بازارهای مسکو دوی سرعت می دهند. بنابراین پیرو این داستان تکراری فهم درست از این قضیه به شدت طاقت فرسا شده است.

آن‌چه به طور قطع می توان نسبت به آن اطمینان داشت، این است که نه تنها زنجیره تأمین و خودروسازان بلکه کل صنعت و تمام مردم اسیر و گروگان بخشی هستند که برخورداری از رانت، ضریب نفوذ آنان را به قدری بالا برده است که دیگر شناسایی و مبارزه با آنان فقط عزم و اراده ملی را طلب می کند. گزارش مرکز پژوهش ها نیز بخشی از تلخی و گزندگی این تفکر است. به بیان ساده، تا تفکر اقتصاد دولتی دستوری و رانت های بی حساب و کتاب در خودروسازی وجود دارد، امیدی به اصلاح امور و رستگاری وجود نخواهد داشت.

۴ امتیاز از ۸ رای

تازه ترین اخبار و ویدیوهای خودرویی را در کانال تلگرام و اینستاگرام اسب بخار دنبال کنید.