چرا دولت ناتوانی خود را در زمینه خودرو به گردن مردم می اندازد؟

سیاست های نادرست دولت
سیاست های نادرست دولت

احتمالاً در موارد مختلفی این موضوع را شنیده اید که مردم برای جلوگیری از وقوع بحران یاری کنند و کم مصرف کنند و کم خرید کنند و هزار امر دیگر که مردم باید سد راه بحران شوند؛ بحران هایی که به دلیل سیاست های نادرست دولت ایجاد شده است و اکنون تاوان آن از مردم گرفته می شود.

فونیکس آریزو 8 فونیکس آریزو 8 مدیران 777 مدیران 777

در همین راستا اخیراً نیز شاهد آن بوده ایم که خودروسازان زیان انباشته ایجادشده توسط این شرکت ها را نیز به گردن مردم انداخته بودند. به این صورت که گفته می شد دولت به دلیل رفاه حال مردم اجازه نمی دهد خودرو گران شود و همین مسئله منجر به ایجاد یک زیان انباشته کلان برای صنعت خودرو شده است.
در این بین اما باید گفت که خودرو چه‌قدر باید گران شود که خودروسازان بتوانند چندین هزار میلیارد تومان زیان انباشته خود را جبران کنند؟ پرسش دیگر این است که خودروهای تولیدی مگر چه هزینه تولیدی‌ای دارند که باید تا این حد گران شوند؟ جالب تر آن که قیمت های کنونی نیز به شدت از درآمدهای مردم فاصله دارند و خرید خودرو برای بسیاری ناممکن شده است.

خودروسازان و دولت دست به دست هم داده اند و با ایجاد یک فضای رانتی، بازار خودروی کشور را به جایی رسانده اند که هیچ چیز در آن مطابق با استانداردهای جهانی نیست و حالا هم مردم را مقصر ایجاد زیان انباشته خودروسازان می دانند. البته این مقصر اعلام کردنِ مردم در پی کوتاهی های دولت و خودروسازان در زمینه های مختلفی اتفاق می افتد و زیان انباشته تنها مورد نیست. برای مثال، خودروهای پرمصرف توسط خودروسازان تولید و روانه بازار می شوند و در نهایت نیز دولت اعلام می کند که برای کنترل مصرف سوخت، مردم باید کم تر مصرف کنند. از طرفی هم خودروهای کم مصرف وارداتی را به چند برابر قیمت جهانی به دست مردم می رسانند و در نهایت نیز اعلام می کنند که دولت یارانه کلانی برای انرژی پرداخت می کند و اگر بخواهیم همچنان بنزین داشته باشیم، سوخت باید گران شود.

این در حالی است که عامل اصلی مصرف بالای سوخت، غیر استاندارد بودن خودروهای تولید داخل است. یا در موردی دیگر گفته می شود که میزان بالای خسارت تصادف های جاده ای عمدتاً به بی توجهی مردم بازمی گردد. در این شکی نیست که خطای انسانی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تصادف های جاده ای به شمار می رود، اما ایمن نبودن خودروها و آسیب بالای سرنشینان و خودروهایی که ایربگ ندارند که دیگر تقصیر مردم نیست، اما از آن‌جایی که مردم زبان گویایی ندارند و دولت و خودروسازان همیشه متکلم وحده بوده اند، کسی از خودروسازان و جاده های غیراستاندارد انتقاد نمی کند و همیشه مردم مقصر اصلی اند. بماند که فرهنگ سازی و آموزش و ایجاد بسترهای قانون محور نیز وظیفه دولت است و سال ها غفلت در این امور منجر به چنین وضعیتی شده است.

این در حالی است که همه مواردی که می توانست به ایجاد شرایطی معقول کمک کند، در سایه کمبود بودجه و سیاست های نادرست مانده و گویی که برنامه ای هم برای بهبودن آن وجود ندارد. مردم باید به بهانه سیاست دولت برای حمایت از تولید داخلی، تنها به خودروهایی دسترسی داشته باشند که هیچ ضریب ایمنی مطلوبی ندارند. اتوبان هایی که تنها تجهیزات‌شان دوربین های کنترل سرعت و دوربین های دریافت عوارض برای کسب درآمد است و دولت هیچ گاه برای نصب نور مناسب در آن ها و یا ایمن سازی آن بودجه نداشته است. خودروسازانی که به قلک پول سازی برای عده ای خاص بدل شده اند و به دلیل بهره گیری از رانت و انحصار اجازه ورود خودروهای مدرن را نمی دهند که مجبور به رقابت نشوند. سوختی که فدای این انحصار خودروسازان می شود و اقتصادی که همه می دانیم در سایه تحریم رو به بحران های جدی حرکت می کند.

همه این موارد از سیاست های نادرست و نبود اندیشه توسعه محور نشئت می گیرد و اکنون که کار به بحران رسیده است و دولت دیگر راهکاری پیش روی خود ندارد، مردم را مقصر ماجرا اعلام می کند تا خود را از گود بیرون بکشد. سازوکاری که در پی آن رانت خواران و انحصارجویان همچنان سود می کنند و مردم هر روز ناتوان تر می شوند. اکنون سؤال این است که تا چه زمانی دولت و خودروسازان می توانند به مقصر خواندن مردم ادامه دهند؟ آیا زمان آن نرسیده است که با قبول اشتباه ها به دنبال حل ریشه ای مشکلات برویم؟

۵ امتیاز از ۷ رای

تازه ترین اخبار و ویدیوهای خودرویی را در کانال تلگرام و اینستاگرام اسب بخار دنبال کنید.