انتقال تکنولوژی چینی ها با واردات خودرو ممکن است؟
به نظرمی رسد برخلاف برخی بداخلاقی های سیاسی – اقتصادی، ایران همچنان به تنها رفیق شرقی خود اطمینان داشته و قصد دارد از طریق آنان فاصله خود با خودروسازی جهان را کم کند؛ اما آیا انتقال تکنولوژی چینی ها با واردات خودرو ممکن است؟
به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، هر چند ابلاغیه جدید وزارت صمت در خصوص ضرورت انتقال فناوری بابت ثبت سفارش از یک منظر به منزله دست انداز جدید در مسیر واردات تلقی شده است و به بهانه جدید تأخیر در ورود این خودروها تعبیر می شود. با این حال، گویا وزارت صمت قصد دارد از این طریق واردکنندگان را وادار به انتقال تکنولوژی کند.
لذت خیال بافی
البته در میان برندهای وارداتی، برندهای غیر چینی هم دیده می شود، اما با توجه به حجم و تیراژ سفارش گذاری باید قید لذت خیال بافی را زد و بر واقعیات تکیه کرد. در حال حاضر، نمی توان انتظار داشت که مثلاً شرکتی مانند فیات، اشکودا، کیا، نیسان، هیوندا، سوزوکی، میتسوبیشی و بنز، فولکس واگن، ب ام و و تویوتا راضی و حاضر به انتقال دستاوردهای چندین و چند ساله خود شوند. ضمن این که، با توجه به وضعیت تحریمی، این خودروها عمدتاً توسط شرکت های واسط خریداری می شوند، یعنی میان طرف ایرانی و خارجی ارتباط مستقیمی برقرار نمی شود تا آن ها را مقید به رعایت این قید کنند.
چین ؛ انتخاب یا اجبار
بنابراین تنها گزینه پیشِ رو، خودروسازان چینی هستند که احتمال و امکان تحقق این خواسته از طریق آنان شاید ممکن باشد،البته در این موضوع هم هزار اما و اگر وجود دارد.
طی یک دهه اخیر، ارتباط خودروسازان ایرانی با شرکای شرق دور افزایش یافته است، اتفاقات سال های اخیر هم به شدت ضریب نفوذ و نیاز این صنعت به آنان را بیش از پیش کرده است، به نحوی که، در غیاب و فقدان رقبای قدرتمند، آن ها یکه تاز این صنعت در کشورمان شده اند، اما از رهن دادن خودروسازی کشور به چینی ها هنوز نتوانسته ایم تکنولوژی خاصی به دست بیاوریم. حالا یا آنان خساست می کنند یا این که ما نمی توانیم به خواسته خود برسیم، اما وضعیت به گونه ای مدیریت شده است که دیگر همکاری با چین انتخاب تلقی نمی شود و اجبار به شمار می آید.
اولتیماتوم غیر مستقیم به چینی ها؟
در این شرایط به نظر می رسد هدف و منظور اصلی قانون گذار از این اولتیماتوم این است که از طریق واردات خودروهای صفر به این مهم دست پیدا کند و آن ها را در عمل انجام شده قرار دهد و مجبور به سرمایه گذاری کند. با توجه به وضعیت اقتصادی و جایگاه ایران، این خواسته در زمان درستی مطرح شده است؟ آیا این تأکید وزارت صمت را می توان اولتیماتوم غیر مستقیم به چینی ها دانست؟
رها کردن سرمایه گذاری نفتی
این توقع در حالی مطرح می شود که چین به رغم این که تنها مشتری نفت ایران به شمار می آید و حسابی هم از تخفیف ویژه برخوردار است، حاضر به سرمایه گذاری در صنعت نفت کشور نیست، به نحوی که، شرکت چینی ساینوپک بهطور غیررسمی از سرمایهگذاری در میدان نفتی یادآوران (مشترک میان ایران و عراق) کنارهگیری کرده و شرکت ملی نفت تصمیم گرفته است خودش توسعه این میدان را ادامه دهد. این در حالی است که چین در خرید نفت ایران از تخفیف ماهانه ۳۰۰ میلیون دلاری بهره می برد و با این وجود، به بهانه تحریم از ایران خارج می شوند. همانند کاری که خودروسازان این کشور در سال ۹۷ انجام دادند.
ایران اولویت چین نیست
در این میان، با توجه به حجم سرمایه گذاری ها و افزایش ارتباط و تعمیق بده و بستان های اقتصادی با رقبای منطقه ای ایران به وضوح مشخص است که ایران اولویت چین نیست، چراکه او با فراق بال پرواز می کند و دستان اقتصاد ما زیر سنگشان قرار دارد. نگاهی به حجم تجارت این کشور با ایران و عربستان به خوبی نشان می دهد که چین برخلاف ایران نه تنها نیازی به بازارهای ایران ندارد، بلکه مثل آب خوردن برای آن جایگزین پیدا می کند. دادوستد تجاری این کشور با عربستان در سال ۲۰۲۲ بیش از ۶۷ میلیارد دلار بوده است، یعنی چهار برابر ایران با یک کشور نفتی دیگر تجارت کرده اند.
بازی با تیم دوم
نگاهی به برندهای وارداتی چینی در دور جدید واردات هم نشان می دهد که چین با تیم دوم خودروسازی خود وارد ایران خواهد شد. آیا می توان از تیم ذخیره انتظار خاصی داشت؟ هر کدام از این برندها اگر مانند سایک یا بی وای دی، بازارهای اروپایی داشتند باز هم حاضر به همکاری با طرف ایرانی می شدند.
به نظرمی رسد وزارت صمت برای جلوگیری از تلاطم و آشفتگی بازار از یک سو باید فعلاً از تأکید بر این ضرورت صرف نظر کند و از سوی دیگر، زمینه را برای ورود هرچه آسان تر و بیش تر خودروهای غیرچینی فراهم کند. همان طور که اقتصاد نفتی و تک محصولی باعث از بین رفتن فرصت ها و افزایش فشارهای سیاسی می شود، شراکت و تکیه کردن صرف به یک کشور نیز نه تنها زمینه های عادی شدن روابط با دیگران را از بین می برد، بلکه باعث انزوا و نیاز بیش تر می شود و مسیر برگشت را به شدت سخت، طاقت فرسا و پرهزینه خواهد کرد.
با سلام و احترام؛
تیتر مقاله یک “آیا” باید اولش باشد چون تا آنجا که مشخص شده چینیها اصلاً با این موضوع موافق نیستند .
مثال بزنم که موضوع واضح شود:
بعد از ریخته شدن مادهای روی صندلی عقب مجبور شدم کفی صندلی عقب را در بیارم و در کمال تعجب دیدم که فوم کفی صندلی عقب هم ساخت چین است. و فقط باطری و لاستیک و چند قطعه دیگر ساخت ایران است.
از طرفی دیگر هیچ قالب بدنهای به ایران داده نشده و قطعات بدنه پرس شده و آماده مونتاژ و رنگ وارد می شوند، بجز J4 که آنهم در چین دیگر تولید نمیشود و قطعات پرس و قالبها را به ایران فروختند.
از این نظر عرض کردم که بدونید با واردات که هیچ، با تولید هم چینیها به ما تکنولوؤی را منتقل نمیکنند.
ما خودروهای ساخت داخلمون هم کلی قطعه چینی داره ! کدوم انتقال فناوری ؟
آقایون باید باور کنند که دوران داشتن تنور در خانه و پخت نان در حیاط خونه گذشته ! ما باید صنایع مادر خودمون رو توسعه بدیم که ارزآوری داشته باشه و با اون ارز چیزی که توانش رو نداریم بخریم ! ما در کشور کم آب خودمون هندوانه میکاریم و به قیمت کمتر از آب به کشورهای دیگه صادر میکنیم ! حتی اگه آب معدنی صادر کنیم سودآور هستش ولی هندوانه کلا ضرر هستش . این تفکرات عقب مانده کشور ما رو ویران کرده .
چین تکنولوژی اگه داره به هیچ جا نمیده الان حدود ۲۰ سال هست که خودرو چینی وارد و مونتاژ میشه چه تکنولوژی از طریق چینی ها به ما رسیده . انصافا باید گفت صد رحمت به فرانسه چون هر چی ایرانخودرو داره تولید و مونتاژ میکنه ریشه فرانسوی داره.
راستی چرا وقتی بحث تولید و مونتاژ خودرو فرانسوی و اروپایی میشد مجلس اینقدر میومد وسط ولی در مورد خودرو چینی یه بار حرفی نزدن