منتقدان صنعت خودرو در انتظار موج جدید؟

منتقدان صنعت خودرو
منتقدان صنعت خودرو

تا چندی پیش افرادی از نهاد، قوا و سازمان های دولتی مرتبط و تا حدی مرتبط جزو منتقدان صنعت خودروسازی کشور بودند، اما طی مدت اخیر با سکوت عجیبی همراه شده اند. در واقع، مشخص نیست منتقدان صنعت خودرو در انتظار موج جدید هستند یا اتفاقات دیگری رخ داده است.

فونیکس آریزو 8 فونیکس آریزو 8 مدیران 777 مدیران 777

به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، به نظر می رسد صنعت خودروسازی کشور، به خصوص پس از شکل گیری موج جدید انتقادها که از دی ماه سال گذشته بیش تر و بیش تر شد، به سکوی پرتابی برای برخی افراد بدل شده است. افرادی که بنا به جایگاه سازمانی حاکمیتی خود و با توجه به باز شدن درهای انتقاد به این صنعت به سرعت وارد ماجرا شده اند و با استفاده از ادبیاتی عامه پسند به جرگه دلسوازن مردم پیوستند. در واقع، فرقی نمی کرد که شخص منتقد برای کدام سازمان، نهاد یا ارگان باشد بلکه مهم پیدا کردن راهی بود که طی آن بتوانند به انتقاد از صنعت خودروسازی کشور بپردازند. البته این صنعت به رغم تمام تلاش ها و صرف هزینه های بسیار زیاد همچنان فاصله بسیار زیادی با نقطه مطلوب دارد. اما نکته جالب ماجرا این است که بسیاری از این افراد منتقد یا خود بخشی از این سیکل معیوب هستند و یا محل خدمت آن ها دارای ظرفیت های قانونی برای پرداختن به موضوع است. با این حال، مشخص نیست که چرا این بخش از منتقدان به جای استفاده از ظرفیت ها، رسانه ها را برای پرداختن به موضوع انتخاب کرده اند و یا می کنند. به عنوان مثال، طی این مدت شاهد انتقاد و اعتراض برخی نمایندگان مجلس، پلیس راهور و یا حتی قوه قضائیه به خودروسازان بوده ایم.

این در حالی است که به عنوان مثال، یک نماینده مجلس قطعاً می داند که دولت مجری قوانینی است که قوه مقننه یا همان مجلس تصویب و لازم الاجرا کرده است، ضمن این که، اگر دولت نتوانسته در اجرا درست عمل کند و یا سوءاجرا داشته است، مجلس ظرفیت های لازم را برای تصحیح دارد. در واقع، مجلس با در اختیار داشتن ابزار قانونی (به نظر تنها استیضاح آن را می شناسند) می تواند مشکلات را به دولت گوشزد کند و یا در صورت نقصی در قانون و یا عوض شدن شرایط توانایی تغییر را دارد. اما مشخص نیست چرا با استفاده از ابزار رسانه در صدد ابراز این مشکلات هستند. البته این که با رسانه ها تعامل داشته و دارند نکته بسیار درست و منطقی ای به شمار می آید، اما این که در موارد خاص این تعامل بیش تر می شود، پرسش برانگیز است. در واقع، مشخص نیست این افراد نهادهای حاکمیتی آیا از ظرفیت هایی که در اختیار دارند آگاهی ندارند، فضایی برای نقد در آن سیستم وجود ندارد، یا بنا به اهداف خاص شخصی و گروهی موج سواری می کنند؟ پرسش برانگیزتر این که این منتقدان نیز به یک‌باره خاموش می شوند.

این در حالی است که در وضعیت تولید خودرو به جز قول از رده خارج کردن برخی خودروها و یا سخت گیری های بیش تر اتفاق خاصی رخ نداده است و تقریباً در بر همان پاشنه قبل می چرخد. یعنی خودروسازان بنا به تکلیفی که دارند باید سطح کیفی خودروها را افزایش بدهند، اما با توجه به این که همچنان در وضعیت تحریم قرار داریم نمی توان انتظار داشت که این مهم با سرعت بسیار زیاد به نتیجه دلخواه برسد. هر چند استفاده از خودروهای باکیفیت حق مسلم شهروندان است، اما شرایط به گونه ای بوده است که فعلاً بسیاری از مردم از دستیابی به چنین خودروهایی محروم هستند. اما آن چه جالب و پرسش انگیز جلوه می کند رفتار سینوسی و نوسانی منتقدان صنعت خودروسازی کشور است؛ در واقع، به نظر می رسد با بروز یک سانحه و یک اتفاق، مانند تصادف زنجیره ای اوایل دی ماه سال گذشته، سیل عظیم انتقادها آغاز می شود و با آرام شدن جو روانی جامعه، این منتقدان نیز ساکت می شوند. در این شرایط مشخص نیست چرا این بخش از افراد با توجه به اشراف نسبت به وضعیت این صنعت سکوت کرده اند و باز هم معلوم نیست چرا پس از بروز این گونه حوادث به یک باره زبان باز می کنند. در واقع، معلوم نیست که می خواهند خود را طرف مردم نشان بدهند و جایگاه اجتماعی خود را بالا ببرند یا این که می خواهند خط و اثر خود را پاک کنند، چراکه تولید خودرو تنها مربوط به خود خودروساز نمی شود. با این حال، به نظر می رسد این صنعت تبدیل به یک میکروفون رسا شده است، میکروفونی که با استفاده ابزاری از آن تنها برای مدتی صدای مردم می شوند و پس از آرام شدن دیگر خبری از آن ها نمی شوند. به بیان دیگر، مردم متحیر مانده اند که اگر این افراد منتقد خودروسازان و طرف مردم هستند چرا به طور دائم پیگیر ماجرا نیستند و اگر می خواهند از وضعیت استفاده مطلوب ببرند چرا از مردم استفاده ابزاری می کنند. ساده تر این که مشخص نیست این منتقدان طرف چه کسی هستند؛ یک‌باره رگ غیرت مردم‌دوستی آن ها بالا می زند و باز هم معلوم نیست چه اتفاقی رخ می دهد که ساکت و خموش به گوشه ای می خزند. در این میان، به نظر می رسد هر کدام از نهادها و سازمان های مرتبط با این صنعت به جای استفاده ابزاری از رسانه و بازی روانی با اذهان عمومی بهتر است کار خود را انجام بدهند و با هیاهوی فرافکنی سعی در پاک کردن نقش خود نداشته باشند. مردم توان تشخیص خوب و بد را دارند، اما در شرایط کنونی قدرت انتخاب ندارند.

به این مطلب رای دهید

تازه ترین اخبار و ویدیوهای خودرویی را در کانال تلگرام و اینستاگرام اسب بخار دنبال کنید.