زیرساخت تولید خودروی برقی در ایران وجود ندارد
در دو بخش قبلی گفت و گوی پایگاه خبری اسب بخار با دبیر انجمن قطعه سازان، مازیار بیگلو، بیش تر حول و حوش مسائل صنعت قطعه سازی و خودروسازی، دغدغه ها، وضعیت حال حاضر آن ها، مشکلات و اتهام هایی که متوجه آن هاست و همچنین توقع این گروه از فعالان صنعت خودرو از دولت و نهادهای تصمیم گیر مرتبط با آن ها پرداخته شد. بخش سوم این گفت و گو، این موضوعات در قالب دیگری مطرح شد.
در این گپ و گفت، که به دلیل حفظ نکات ایمنی تلفنی انجام شد، تولید خودروهای برقی و امکان تولید و همچنین پیش نیازها و زیرساخت های لازم برای آن بررسی شد. همچنین این که آیا زمان مناسبی برای ورود به این مقوله است یا خیر و این که اصولاً آیا قطعه سازان ایران توان تولید قطعه برای خودروهای برقی را دارند یا خیر در این میان به بحث گذاشته شد.
بخش سوم و پایانی گفت و گوی پایگاه خبری اسب بخار با مازیار بیگو، دبیر انجمن قطعه سازان با یک پرسش کلیشه ای آغاز شد:
بیش از نیم قرن از عمر صنعت خودروسازی در ایران می گذرد، شواهد نشان میدهد که همچنان راه درازی برای خودروساز شدن در پیش داریم، از سوی دیگر، با توجه به حرکت جهانی مبنی بر کاهش یا توقف تولید خودروهای سوخت فسیلی، آیا در حال حاضر زمان مناسبی برای حرکت به سمت تولید خودروهای برقی است یا خیر؟
اول باید یک تعریف برای خودروساز شدن داشته باشیم تا ببینیم چه قدر فاصله داریم، ظاهراً خودروساز هستیم، چراکه در حال حاضر، چند خودرویی که اخیراً در ایران تولید شده اند و قرار بر تولید آن هاست، تمام طراحی شان از صفر تا صد با زنجیره تأمین خودروسازها بوده است، اما اگر از نظر کیفیت و امنیت بخواهید بگویید، بله، با آن فاصله داریم.
این موضوع همچنین از نظر جایگاه در میان برندهای برتر و مطرح و سهم در بازار جهانی نیز قابل بررسی است؟
از نظر این که بازار بینالمللی، تیراژ مورد قبول داشته باشیم و یا خودروهایی که بتوانیم حداقل هر دو سال یک بار، یک مدل یا پلتفرم جدیدی را جایگزین کنیم، بله خیلی فاصله داریم و برشمردن دلایل آن یک بحث و زمان جداگانه می طلبد. اما اینکه آیا الان وقت ورود به بحث تولید خودروهای برقی است یا خیر، اولاً باید دانست هدفگذاریای که در دنیا برای خودروی برقی شده، این قدر عدد بالایی نیست. همین روند را در مورد سایر خودروسازان بزرگ در چین می توانیم ببینیم که به رغم تیراژ بالای تولید، هدفگذاریشان برای خودروی برقی خیلی زیاد نیست. البته همان قدر که صرفاً به خودروی برقی فکر کردن الان کار اشتباهی است، همان قدر هم اقدامی در موردش انجام ندادن کار اشتباهی است. به نظرم در حال حاضر در کشورهای در حال توسعه مثل ایران، در سطح تحقیق و توسعه باید به آن توجه شود که نیاز به یک سرمایهگذاری اساسی دارد. کما اینکه الان هم شرکتهای خودروسازی مثل ایران خودرو و سایپا اقداماتی انجام دادهاند. هم اینکه سایر شرکتهای حوزه فناوری مثل مپنا یک چنین کارهایی را انجام دادهاند. فعلاً در حد تحقیق و توسعه است، اما چون کار تحقیقاتی و توسعه ای سرمایهبر است و الان شرایط اقتصادی کشور مهیا نیست، خیلی کند جلو میرود. هرچه بتوانیم سرعتش را بالا ببریم بهتر است.
از نظر بازار و مسئله زیست محیطی و سوخت چه طور می توان به این موضوع نگاه کرد؟
یک مسئله بحث بنزین ارزان در کشور است و بحث دیگر این است که خودروی برقی برای کشوری خوب است که منابع برقی آن از طریق منابع فسیلی تأمین نشوند. اکنون برای تأمین و تولید برق از مازوت استفاده می کنیم، و همان برق را بدهیم و در بنزین صرفهجویی کنیم. این درحالی است که معادل آن مازوت مصرف شده است. پیش ورود به بحث تولید به نظرم باید روی صنایع زیرساختی کار کنیم. براساس آخرین بررسی های رسمی فعلاً حتا شبکه برق کشور هم جوابگوی این نیاز نخواهد بود که همه بین ۸ تا ۱۰ شب برسند خانه و خودروهایشان را به شارژ بزنند. با این کار کل نیروگاههای کشور نابود خواهد شد. بنابراین در بحث خودروی برقی در کشورهایی که سوخت فسیلی ارزان یا دسترسی به منابع آن راحت است باید با نگرش درست و کار کارشناسی بیش تری به طرفش رفت.
بدون توجه به وضعیت فعلی قطعهسازان و شرایط سختی که با آن مواجه هستند، از نظر تکنولوژی و سطح توان، آیا این بخش، توان ساخت قطعات مورد نیاز خودروهای برقی را دارد؟
در قطعات عمومی که با خودروهای فسیلی مشترک هستند، مثل تزیینات داخلی، بدنه، شاسی، بعضی از سیستمهای عملیاتی مانند ترمز یا سیستمهای مشابه، قابلیت تولید وجود دارد. مشکل ما متأسفانه کماکان بحث فناوری آن است. نمونه خیلی ساده را مثال می زنم؛ باتریهای این خودروها تکنولوژی خیلی پیشرفتهای دارند. باتری ای که ظرف ۸ دقیقه به صورت کامل شارژ شود و بتواند چیزی حدود ۴۰۰ کیلومتر خودرو را راه ببرد، بحث پیچیدهای است. یا بحث سیستمهای هوشمند این خودروهاست که آن هم باز سیستمهای پیچیدهای دارد. در آنها اصلاً بهروز نیستیم و بسیار عقب هستیم و اصلاً عموم کار تحقیقاتی و کار سرمایهبر هم همان جا باید انجام شود.
یعنی معتقدید سرمایهگذاری در همین بخش باید باشد؟
بله، بیش تر سرمایهگذاری باید در بخش های تکش باشد، چون بقیه آن با سرمایهگذاری کم تری قابل انجام است، ضمن اینکه مبنایی وجود داشته، مثلاً شرکتی که تا به حال تایر تولید میکرده، برای خودروی برقی هم میتواند تایر تولید کند. یا شیشه ها و بدنه و تریم داخلی، چیزهایی است که برای خودروی برقی هم قابل تأمین است. اصل مطلب بحث الکترونیکی و الکتریکی است که کماکان همین الان هم ضعف داریم. کاهش تیراژ تولید و تعداد خودروهای ناقص بهترین دلیل است که ما در این زمینه خیلی عقب هستیم.
با این تفاسیر یک خودروساز بخش خصوصی به نام کارمانیا خودروی برقی وارد کرده است؛ به نظر شما خودروسازان دولتی به موضوع خودروهای برقی باید ورود کنند یا خودروسازان خصوصی باید به این سمت بروند؟
دو خودروساز دولتی در کشور داریم و به نظر من اگر دولت واقعاً میخواهد برادریاش را ثابت کند، همان اصلاح ساختار یا اصلاح عملکرد را در خودروسازهای دولتی انجام دهد. پیشنهاد من کماکان برای آن شکست انحصاری که آقای وزیر هم چند بار مطرح کردند، این است که واقعاً از خودروسازان خصوصی در تمام زمینه ها اعم از تولید، خودکفایی، فناوری و سایر مباحث حمایت شود. شخصاً بهعنوان یک قطعهساز نظرم این است که این کار در بخش خصوصی انجام شود که هم سریعتر انجام شود و هم احتمالاً از این منابع دولتی مثل قیمتگذاری و این گونه مسائل مستثنا شود. عملیات بخش خصوصی هم بیش تر به موفقیت نزدیک شده است. دولت ممکن است ورود نکند، اما قطعاً باید از نظر سرمایهگذاری حمایت کند. چون تولید خودروی برقی ارزان نیست و سرمایهگذاری بالایی میخواهد.
در این بحث به نظرم اگر این کارها به بخش خصوصی واگذار شود بهتر است، حداقل تجربه نشان داده است که بخش خصوصی راحتتر کار میکند.
برای تولید این خودروها مشخصاً دولت، مجلس، خودروساز، قطعهساز، هر کدام چه نقشی را باید ایفا کنند؟
بخش خودروسازی و قطعهسازی که عموماً کارشان باید متمرکز بر تحقیق و توسعه تولید باید باشد، و حمایت مالی شود، چراکه با توجه سرمایه بالایی که نیاز است یک قطعه ساز نمی تواند در بحث حمایت مالی وارد شود. از سوی دیگر، اینکه بخواهد منفعت اقتصادی یا منفعت زیست محیطی داشته باشد، ساز و کاری است که باید در سطحی بالاتر از خودروسازی و یا قطعه سازی درباره آن تصمیم گیری شود. بنابراین به نظرم بهتر این است که بحث فناوری، تکنولوژی و تولید را به خودروساز و قطعهساز واگذار کنند. مجلس و دولت را با هم می بینم، چون یکی قانون میگذارد و یکی اجرا میکند. در واقع، از منظر بحث حاکمیتی دو کار مهم باید انجام گیرد؛ اول اینکه یک کارشناسی اصولی صورت بگیرد و مشخص شود که تولید این نوع خودرو اصلاً توجیه اقتصادی یا توجیه زیست محیطی دارد یا خیر؟ در کنار بحث توجیه اقتصادی بحث زیرساخت تولید برق مورد نیاز نیز مطرح است. چون تا موقعی که از فناوری فسیلی استفاده میکنیم، اصلاً دلیلی ندارد که به این سمت برویم تا خودروی برقی تولید کنیم، چون همان آلودگی را از نیروگاههای فسیلی به خودروهای برقی منتقل میکنیم و هیچ فرقی نمیکند.
بحث دومی هم که در بخش حاکمیت باید انجام شود، تأمین منابع مالی برای این کار است، چون به شدت سرمایهبر است. این دو تا بحث اگر در حاکمیت حل شود، فکر میکنم در سایر امور خودروسازی و قطعهسازی خیلی مشکلی نداشته باشند.
علی طجوزی
پایگاه خبری اسب بخار
دیدگاه ها