افزایش ارزش خودرویی های بورس حبابی نیست اما باید مدیریت شود
طی ماه های اخیر بازار سرمایه با اقبال زیادی مواجه شده است. یکی از گروه های پرطرف دار، خودرویی های حاضر در این بازارهستند. اما همواره و هرگاه که بورس در شرایط کنونیِ اقتصاد کشور (در زمان های مشابه) با رشد و هدایت بخشی از نقدینگی به این بازار همراه شده است، برخی معتقد هستند که این کار، کار دولت است و می خواهد با این کار نقدینگی مردم را جذب کند.
این که این سخنان تا چه حد صحیح هست و چرا بازار سرمایه این قدر جذاب شده است، موضوعاتی هستند که با «شایان آرانی»، کارشناس بازار سرمایه، در میان گذاشتیم:
بازار سرمایه طی ماه های اخیر جذاب شده است. می خواهم با یک شایعه شروع کنم، مبنی بر این که دولت دارد با این کار بخشی از نقدینگی را برای رفع مشکلات خود از طریق بورس جذب می کند. این حرف صحیح است؟
در ابتدا باید بگویم کسی که این حرف ها را می زند باید مستندات داشته باشد، دلیل داشته باشد. صرفاً چون قیمت بیرویه بالا میرود و برخی نگران هستند، نباید دست به استفاده از تئوری دسیسه شد، یعنی یک دستی پشت صحنه است. من هیچ وقت چنین حرفی را نمیزنم. اگر بخواهم چنین حرفی بزنم یا چنین ادعایی کنم باید مستندات و دلیل داشته باشم که این را ثابت کنم. من دلیلی ندارم و ندیدم و نمیدانم.
اکنون به نظر شما دلایلی که باعث رشد ارزش روزانه سهام در بورس شده، بهخصوص در برخی گروه ها مانند خودرو و قطعات، ناشی از چه عواملی میتواند باشد؟
به نظر من نقدینگی در کشور بسیار زیاد است. طبق آمار بانک مرکزی ۳۱ درصد رشد نقدینگی داشته است. این رشد نقدینگی نسبت به تاریخ گذشته کشور خیلی بالاست. از یک طرف، نقدینگی زیادی در جامعه تزریق شده است، از طرف دیگر، فرصتهای سرمایهگذاری، فرصت برای جاهایی که این نقدینگی بتواند مولد یا سرمایهگذاری شود و مناسب باشد خیلی محدود است. بهترین جا یا تنها جایی که مناسبترین قسمت میتواند تلقی شود، همین بورس است. یک مقدار زیادی از این نقدینگی سنگین در بورس سوق پیدا کرده است، یعنی به دلیل نقدینگی بالا تقاضا برای سهام در بورس بسیار بالا رفته است. از آن طرف، به اندازه کافی سهام مناسب و خوب هم وجود ندارد. یعنی تعداد سهامی که بشود واقعاً روی آن سرمایهگذاری کرد و بازده مناسب گرفت ۱۰۰ تا ۱۵۰ نماد است. باقی آن قدر مناسب نیستند. به همین دلیل، این نقدینگی زیاد سوق پیدا کرده به سمت بورس و از طرف دیگر، تعداد سهام مناسب برای اینکه این نقدینگی را جذب کند وجود ندارد. در واقع، این نسبت عرضه است که اول عرضه نقدینگی را در بورس زیاد کرده و همچنین جذب عرضه هم محدودیت دارد. مثل این میماند که آب سدی به سمت پایین سرازیر شده است و از این طرف به اندازه کافی روزنه وجود ندارد که این آب را بتواند جذب کند، بنابراین حجم آب در بعضی از قسمتها بالا آمده است. نظر من این است که یکی نقدینگی زیاد، دوم محدودیت سرمایهگذاریها، سوم خود سهام تعدادش محدود است، و چهارم اینکه سهام شناور مقدارش خیلی کم است.
به چه معنی؟
یعنی هر شرکتی هم اگر در بورس پذیرفته شده، تعداد سهامی که از این شرکت عرضه شده کم است. همه اینها را در کنار هم قرار بدهید، طبیعی است که قیمتها در خیلی از سهام بالا میکشد، همچنین اتفاق دیگری هم افتاده است، خیلی از این سهام مالکیت شان در بطن یکدیگر وجود دارد؛ به عبارتی سهام شرکت ایکس که قیمتش بالا میرود، سهام دیگری هم که در بورس پذیرفته شده و مالک این سهام است، قیمت آن هم طبیعتاً بالا میرود. یک شرکت دیگر هم باز مالک آن سهام دومی است، آن هم باز در بورس است. بهطور تصاعدی این قیمتها روی هم تأثیر میگذارند، مثل شبکهای که قیمتها در آن سرایت میکند؛ از این سهم به آن سهم، از آن سهم به این سهم. این موضوع هم عامل دیگری است که به نظرم باعث شده قیمتها بالا بکشد. قیمتها به نظرم رفته بالا، اما باید خیلی مواظب بود. من در افزایش این قیمتها روند منطقی را مشاهده نمیکنم و روندی را نمیبینم که دال بر این باشد که پشت این افزایش قیمتها یک رشد واقعی نشسته است. اقتصاد ما آن طوری رشد نکرده که بخواهیم بگوییم چون اقتصاد رشد کرده، این شرکتها هم رشد کردند، پس چون رشد کردند، همه چیز باید برود بالا. نخیر، رشد این قیمتها به نظرم خیلی زیاد است و باید قطعاً مسئولان نظارتی اقدامات لازم را بکنند برای مهار یا کنترل چنین پدیدهای که به سمت حبابگونهشدن میرود.
طی روزهای گذشته شاهد روند کاهشی بورس بودیم. به نظر شما این روند منطقی است و اگر هست چه دلیلی دارد؟
یک مقداری در حال تنفس است، شاید خودش را اصلاح میکند و اشکالی ندارد و طبیعی است. خیلیها همین نگرانیای که من گفتم را دارند و شاید فضا یک مقداری خودش را اصلاح میکند، در قیمتها اصلاحات رخ میدهد، اما هیچ ایرادی هم ندارد، یعنی آدم نباید زود نگران باشد که چرا یک مقدار قیمتها میآید پایین. بازار سرمایه همین طوری است؛ بعضی وقتها رشد میکند، بعضی وقتها یک مقدار افت میکند. مهم این است که در یک دوره یک ساله این روند یک روند منطقی داشته باشد، اگر قرار است افزایش داشته باشد، یک افزایش منطقی داشته باشد. نوسانات این افزایش یا این کاهش اشکالی ندارد. نوسان همیشه وجود دارد. من زیاد نگران این کاهش دو – سه روزه نیستم.
با توجه به سوددهی بورس، تعداد افرادی که به این بازار وارد شده اند بسیار زیاد است و طبیعتاً حجم سرمایه هم افزایش پیدا کرده؛ این احتمال هست که با ادامه روند کاهشی، این بخش از سرمایهها از بازار خارج شود؟
اینکه خیلیها به سرمایهگذاری در بورس سوق پیدا کرده ا ند و پول شان را به این بازار آورده اند، حرکت خیلی خوبی است و چیز بدی تلقی نمیشود و به نظرم قطع به یقین حرکت خوبی است که این منابع یا این نقدینگی به سمت بورس سوق پیدا کرده است. اما از آن طرف، میگویم باید سعی کنیم این نقدینگی را در بورس نگه داریم و نگذاریم خارج شود.
چگونه باید نگه داریم؟
اول تعداد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس که برای سرمایهگذاری مناسب هستند را افزایش دهیم، شرکتهای بیش تری را مشتاق کنیم تا سهام شان در بورس پذیرفته شود که این نقدینگی که اکنون در بازار است پخش شود تا در آن ۱۰۰ یا ۱۵۰ شرکت متمرکز نشود، بلکه در شرکتهای زیادی که در بورس پذیرفته شدهاند توزیع و پخش شود. این نقدینگی را نگه میدارد، قیمتها هم تغییر میکند، قیمتها هم حالت متعادل منطقی پیدا میکند. دوم تعداد سهام شناور شرکتها را افزایش دهیم. به چه دلیل یک شرکت بزرگ که سهامش در بورس پذیرفته شده و برای سهام این شرکت اشتیاق هم هست، فقط پنج درصدش در بورس عرضه شود، ۳۰ درصدش عرضه شود. وقتی ۳۰ درصدش عرضه شود تعداد سهامی که در بورس قابل سرمایهگذاری هستند برای این شرکت خاص، که جذابیت هم دارد، بیش تر میشود، مردم هم پول شان را میآورند و سهام را میخرند. اینها چیزهای خوبی است. سهام شناور را بیش تر کنند، تعداد شرکتها را در بورس بیش تر کنند که پذیرفته شود و این نقدینگی حفظ شود. اگر این اقدامات را نکنند آن پدیدهای که گفتم ادامه پیدا میکند و خطرناک است؛ قیمتها حبابگونه بالا میرود و اتفاقی میافتد، مسئلهای خدای ناکرده پیش میآید.
خوب این شرایط خطرناک است و باعث خروج سرمایه ها از بورس می شود؟
بله، یک عده ممکن است سهام شان را خارج کنند و این خارج کردن باعث میشود قیمتها سقوط کند. این اتفاق وحشت و ترس ایجاد میکند و خیلیها ادامه میدهند به این وحشت و ترس، و این پدیده های منفی میتوانند پشت سر هم روی همدیگر اثر بگذارند. هنوز ما به آنجا نرسیدیم و من معتقد نیستم که در آن وضعیت هستیم، اما اگر مسئولان این فضا را پیگیری و مدیریت نکنند، همین فضای بازار سرمایه را متعادل نکنند، احتمال چنین پدیدهای که شما گفتید وجود دارد. اینکه قیمت از آن طرف برگردد و خیلیها پول شان را از بورس خارج کنند. البته من فکر نمیکنم در حال حاضر به آن نقطه رسیده باشیم.
درگروه خودرو و قطعات شاهد افزایش قیمت سهام و همچنین افزایش سرمایه هستیم. فکر میکنید انتخاب وزیر برای وزارت صنعت و رویکرد شخصی که وزارت را برعهده میگیرد، چه محورهایی باید داشته باشد که این سرمایه در صنعت خودرو بماند؟ آیا باید آزادسازی قیمت ها را در دستور کار قرار دهد و یا روش قیمت گذاری دستوری را ادامه بدهد؟
اگر وزیری که میآید و با توجه به مسئولیتی که دارد، می تواند برای قیمت سهام یا قیمت محصولات خودرویی تعیین تکلیف کند، طبیعتاً چون بحث و تصمیمی اقتصادی است باید حتماً مشاوران اقتصادی مناسب داشته باشد. باید به گونهای تصمیم بگیرند که قیمتها معقول باشند و در عین حال، تعادل بازار را حفظ کند. اینکه بگویم قیمتها را آزاد بگذارد؛ این حرف، حرف غلطی است.
چرا؟
چون به همین سادگی که نمیتوانیم بگوییم قیمتها را آزاد بگذارد یا از طرف دیگر، بگوییم قیمتها را کنترل شدید کند، این جوابها را هم نمیشود داد. به نظرم در هر مقطعی از زمان بنا به اقتضای وقت، یک تصمیم معقول و منطقی و عقلایی و مناسب اقتصادی برای پدیدهای که شما سؤال کردید وجود دارد. در آن مقطع باید بهترین تصمیم را برای آن وقت گرفت. یک جواب قطعی وجود ندارد که همیشه بگوییم همیشه این گونه باشد. مثلاً تحریمها زیاد شده است، نرخ ارز افزایش یافته است، در این شرایط و در کنار همه این پدیدهها باید دید حالا بهترین تصمیم چیست، باید این گونه تصمیم گرفت. باید با عقل و با منطق به گونهای تصمیم گرفت که جامعه، مردم و خریداران در بازار به هم نریزند. تصمیم وقتی روی عقل و منطق باشد و قاعدهای پشتش باشد، تبعات منفیاش به حداقل میرسد.
پایگاه خبری اسب بخار
علی طجوزی
آره
همشون حباب هستن فقط خودرویی ها نیستن چون شما سایتتون رو فروختید تا این اراجیف رو بنویسید