محاکمه کروز؛ محاکمه حکمرانی اقتصادی نظام

محاکمه کروز
محاکمه کروز

با دستگیری و دادگاهی شدن یکی از مؤسسان و سهام‌داران عمده کروز، بسیاری بر طبل فسادستیزی می کوبند،‌ اما حمید کشاورز اولین نبوده است و آخرین نیز نخواهد بود. در واقع، محاکمه کروز، محاکمه حکمرانی اقتصادی نظام است.

فونیکس آریزو 8 فونیکس آریزو 8 مدیران 777 مدیران 777

به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، از سوی دیگر، با دستگیری حمید کشاورز شاهد اظهار نظرهای بسیار آشنایی نیز هستیم. نظرهایی با ادبیاتی آشنا، هم از سوی برخی صاحب نظران و فضلا و هم ادبیاتی که در جلسه تفهیم اتهام به کار رفته است غریب نیست؛ متهم به فساد، قاچاق قطعه، دریافت ارز دولتی و اتهام هایی نظیر این ها، بارها و بارها برای افراد متخلف با حوزه های کاری مختلف به کار رفته است. در این میان، یک پرسش اساسی و بنیادین وجود دارد که تاکنون جوابی درخور نداشته است؛ آیا این افراد مفسد هستند یا نظام حاکم بر اقتصاد، آن ها را به این سو کشانده است؟

یک سناریوی تکراری با بازیگران متفاوت

برای درک بهتر این تکرار بهت آور کافی‌ست کمی به گذشته برگردیم، البته نه گذشته ای چندان دور، همین ۳ یا ۴ سال قبل برای فهم موضوع همین صنعت و بازار خودرو کافی‌ست. آیا ادبیات و اتهام ها و دادخواست مدعی العموم شبیه به دادگاه ناصر حدادزاده و عباس ایروانی نیست؟ آیا آن ها نیز با همین گونه اتهام ها روبه‌رو نشدند؟

حدادزاده از تولید تا میله ها

این اتفاق برای آن ها در حالی رخ داد که شخصی مانند ناصر حدادزاده برندهایی مانند تویوتا، رنو و جیلی را در اختیار داشت؛ حتا هلدینگ ناصح وی ضلعی از مثلثی بود که قرار بود با همکاری رنوپارس و ایدرو برخی محصولات رنو را تولید کنند. اما هم اکنون کجاست؟ پشت میله های زندان.

عظام و ایروانی،رویای از دست رفته ؟

مورد دیگر عباس ایروانی و نام عجین شده با وی عظام است؛ عظامی که همراه با کروز متهم امروز دو قطب اصلی قطعه سازی کشور بودند. این دو همانند جنگ سرد یک دو قطبی را در جاده مخصوص حاکم کرده بودند و رقابتی سخت میان آن ها وجود داشت، اما حاصل این رقابت رشد و توسعه صنعت قطعه سازی بود. اما عباس ایروانی هم سرنوشتی شبیه ناصر حدادزاده پیدا کرد و پس از تحمل حبس چند صباحی می شود که آرام و بی صدا به محل کار خود بازگشته است.

کشاورز و کروز؛ یک حکایت تکراری

حالا نیز این سناریو برای کروز و کشاورز در حال اجراست و اگر عضو مؤسس دیگر این گروه، علیپور، هم تهران بود، اکنون این دو یارِ غار با هم روبه‌روی قاضی نشسته بودند.

اتهام فصل مشترک متهمان

تمام این افراد نیز در اتهام ها به نوعی مشترک هستند؛ به عنوان مثال، پرداخت رشوه. آیا قانون‌گذار محترم پرسیده است که چرا سوی دیگر پر‌ونده همیشه یک عنصر دولتی و حکومتی نشسته است؟ بنابراین پرسش قدیمی و بی جواب همچنان به قوت خود باقی‌ست. یک چرایی بی جواب دیگر ظهور و بروز پدیده های این چنینی است. آیا این مسئله به تمرکز ثروت و قدرت اقتصادی مرتبط نمی شود؟ آیا این پرسش مطرح نمی شود که در چه فضایی قانون شکنی صورت گرفته و رشوه پرداخت شده است؟ چه کسی این رشوه را گرفته است؟

شکستن تقدس قانون

قانونی که متن مقدس جامعه به شمار می آید، اما چه عاملی باعث می شود مسئول اجرای قانون و حفظ این تقدس، بخشی از ماجرا می شود؟ چه عامل یا عواملی موجب می شود فعالان اقتصادی به این سمت هدایت شوند؟ آیا قانون ایراد دارد؟ تصمیم سازان و‌ تصمیم گیران در درک اقتصاد به مفهوم درستی نرسیده اند؟ مگر می شود در هر حوزه اقتصادی شاهد ظهور سلطان های مختلف باشیم؟

چرخه معیوب سیستم اقتصادی

در واقع، بدون قضاوت درباره افرادی نظیر کشاورز، حدادزاده، ایروانی و کسان دیگر، بدون تردید آن ها را باید زاییده سیستم معیوب اقتصادی حاکم بر کشور دانست. به بیان ساده، آن ها معلول هستند نه علت. علتی که تمام منابع را یک جا جمع کرده است و افراد برای برخورداری بیش تر، راهی جز پیدا کردن میان‌برهای نامشروع پیدا نمی کنند. به بیان ساده، اگر مسئولان حاکم بر نظام اقتصادی کشور چرایی بروز این پدیده نامبارک را برای خود مطرح، تحلیل و تشریح کنند، می توانند به جواب چرایی آن برسند. در غیر این صورت، همان گونه که فاضل خدادادها و شهرام جزایری ها اولین و آخرین ها نبوده و نیستند. داستان عظام و کروز و پرونده بعدی نیز اولین و آخرین نخواهد بود و این قصه تلخ بی پایان همچنان ادامه خواهد داشت. یعنی باز هم همان همیشگی؛ قاضی و دادگاه و اتهام هایی تکراری.

علی طجوزی

پایگاه خبری اسب بخار

به این مطلب رای دهید

تازه ترین اخبار و ویدیوهای خودرویی را در کانال تلگرام و اینستاگرام اسب بخار دنبال کنید.