نفس های آخر قطعه سازان؟

قطعات خودرو

ترخیص درصدی کالا راهکار جدیدی است که پیش پای قطعه سازان برای ترخیص کالا از گمرکات گذاشته شده است. این طرح در راستای این هدف است که اگر تولیدکنندگان قادر به تهیه پول نباشند و یا به دلیل اصلی مشکلات تحریمی قادر به دریافت کد منشا ارز فعال از بانک مرکزی نباشند، بتوانند با ترخیص بخشی از محموله و کالاهای خود به صورت ۷۰ درصد به روند تولید و تأمین نیازهای خط تولید پاسخ دهند و الباقی ۳۰ درصد در گمرکات کشور باقی بماند تا بانک محترم مرکزی تخصیص ارز را به آن کالای ثبت سفارش شده اختصاص دهد.

مدیران 777 مدیران 777

با این حال، سازمان های ذی‌ربط، مانند بانک مرکزی، با صدور بخشنامه ای اعلام کرده اند که منشا ارز ابتدا می بایست مشخص باشد تا ترخیص کامل صورت گیرد و ترخیص درصدی تنها با وجود کد منشا ارز فعال انجام خواهد شد. این در حالی‌ست که به صورت کلی با وجود دریافت کد منشا ارز فعال، امکان ترخیص کامل نیز وجود خواهد داشت و دیگر ترخیص درصدی کالا معنایی ندارد. این موضوع را با «بهرام شهریاری»، فعال قطعه ساز، در میان گذاشتیم:

فونیکس آریزو 8 فونیکس آریزو 8

برای شروع می خواهم نظرتان را درباره ترخیص درصدی کالا بدانم. آیا تأثیری در روند کاری قطعه سازان در شرایط کنونی خواهد داشت؟

این سیاست گذاری های مختلفی است که انجام می دهند، اما متأسفانه تولیدکننده اسیر دست تقلب کننده است؛ برای جلوگیری از تقلب، چرخ تولید را لنگ می کنند. یعنی تولیدکننده ای که می خواهد قطعه را تولید و عرضه کند نمی تواند معطل بماند که ۷۰ درصد را بگیرد و مابقی را بعداً دریافت کند. نمی تواند به کارگرش بگوید ۷۰ درصد تولید کن، نمی تواند به خط تولید خودروساز بگوید که شما ۷۰ درصد بگیر، ضمن این که مشخص نیست این ۷۰ درصد به چه نحو است؛ آیا مربوط به آن بخشی است که می تواند کار را کامل کند یا بخشی از آن چه در گمرک مانده است. این ها مجموعه اتفاقاتی است که متأسفانه برای ما می افتد و چرخ تولید را لنگ تر از گذشته می کند. اکنون تعداد قابل توجهی خودروی ناقص کف کارخانه مانده است، صرفاً به دلیل این که کسری دارد و قطعات نمی رسند، نرسیدن قطعات هم به دلیل نبود مواد اولیه و برخی عوامل دیگر است. بنابراین چون نمی توانند جلوی تقلب و قاچاق را بگیرند، به تولید آسیب می زنند. می گویند برای این که بتوانند جلوی قیمت ارز را بگیرند واردات با منشا خارجی را ممنوع کرده اند. اگر یک قطعه ساز می توانست در آن سو منابعی تهیه و یا اعتباری تأمین کند تا بتواند مواد اولیه اش را بیاورد دیگر نمی تواند، همه را معطوف به ارز حاصل از صادرات کرده اند. مگر حجم صادرات غیر نفتی ما چه قدر است، کفاف نیاز را نمی دهد و چون نسبت عرضه و تقاضا منطقی نیست طبیعتاً قیمت ارز افزایش پیدا می کند. درنهایت، قیمت محصول نهایی بالاتر می رود.

یعنی نمی توانید با صادرکننده مستقیم وارد مذاکره برای خرید ارز شوید؟

خیر، ممنوع است چون صادرکننده را ملزم کره اند که ۸۰ درصد ارز خود را تحویل بدهد و۲۰ درصد را اسکناس بیاورند که باز هم مشخص نیست چگونه می توانند این کار را انجام دهند. در این وضعیت برخی می گویند که خودِ دولت نمی تواند مطالبات خود را بگیرد، چگونه از صادرکننده این توقع را دارد که پول نقد بیاورد.

به گفته فعالان قطعه ساز صف تخصیص بین ۳۰ تا ۵۰ روز و گاه بیش تر نیز طول خواهد کشید. با این حساب اگر ارز مورد نیاز از این محل تأمین شود دردی را دوا خواهد کرد؟

وقتی که صحبت از درصد می شود چند حالت دارد؛ یا باید قطعه ساز اضافه تر بیاورد که خوب امکان پذیر نیست یا باید ۷۰ درصد را بپذیرد، در بهترین حالت مفهومش این است که باید با ۷۰ درصد ظرفیت کار کند و ۳۰ درصد هزینه های بالاسری را باید جریمه شود، چون نمی تواند تولید کند. در کنار این ها نیز باید هزینه بانکی، حقوق و دستمزد و هزینه های مختلف دیگر را بپردازد، از طرف دیگر، تولیدکننده با ۷۰ درصد کار کرده است اما مالیات را باید نسبت به سال گذشته اضافه تر پرداخت کند. به بیان ساده باید عرض کنم هر کس که در این مملکت تولید نکند آسوده است.

بهرام شهریایی

یعنی شما و امثال شما با توجه به سال ها فعالیت تولید الان به این نتیجه رسیده اید؟

بله، تولیدکننده نباشم آسایش بیش تری دارم.

برای برون رفت از این وضعیت چه پیشنهادی دارید؟

پیشنهادی که جنبه مُسکن نداشته باشد، ساده نیست. پیشنهاد من این است که دولت دست از تصدی‌گری بردارد. حاکمیت برنامه توسعه اقتصادی را تدوین کند نه دولت. چون هر دولتی که سرکار می آید برنامه های دولت قبلی را به هم می ریزد و می خواهد برنامه های جدید خود را پیاده و اجرا کند. برنامه چشم انداز ۲۰ ساله را آقای احمدی نژاد به راحتی کنار می گذارد.

منظور شما حکمرانی اقتصادی است؟

بله، حکمرانی اقتصادی ما باید برنامه توسعه اقتصادی کشور را تدوین کند و دولت ها را ملزم به اجرا و پیروی از آن کنند. آن گاه مشخص می شود که در چه حوزه ای باید تولید کنیم و در چه حوزه ای نباید تولید کنیم. اگر هم قرار است تولید کنیم در چه اسکیل، با چه تیراژی و چند تولیدکننده. گاه با تعداد کثیری تولیدکننده در یک محصول مواجه هستیم که هیچ کدام هم با ظرفیت و کیفیت کار نمی کنند. بحث کیفی هم باید در آن برنامه مشخص شود. این که مردم به کیفیت برخی خودروها اعتراض می کنند، و حق هم دارند، باید ببینند عاملش چی است؛ عامل این است که همچنان خودروهای چند دهه گذشته را تولید می کنند. اساساً ما هنوز در حوزه خودروسازی از مرحله مونتاژ عبور نکرده ایم و خودروساز نشده ایم، چون هنوز بلد نیستیم خودرو طراحی کنیم.

پس صحبت های مبنی بر داخلی سازی و یا خودروی ملی چه تعبیری دارد؟

ببینید وقتی ما در داخل کشور ۳۶۰ کارخانه موتورسیکلت سازی داریم و تمام آن ها واردکننده از چین هستند منطقی نیست. وقتی که تعداد کارخانه های تولید رب گوجه فرنگی به میزان کاشت این محصول نیست، طبیعتاً منطقی نیست. یا کارخانه فرش ماشینی که به آن میزان مصرف ندارد خوب منطقی نیست. یا حتا در تولید فولاد، تولیدکننده های زیادی داریم اما جمع محصول تولید آن ها به اندازه تولید یک کارخانه آن طرف نیست.

از این مثال ها به چه نتیجه می خواهید برسید؟

نشان دهنده این است که ما در اسکیل کوچک و غیر اقتصادی تولید می کنیم. چرا؟ برای این که برنامه نداریم، چون هر نماینده و هر مسئول برای شهر و بخش خودش چانه زنی می کند.

یعنی معتقد هستید که نگاه ها ملی نیست و بخشی است؟

بله، بخشی است چون فاقد برنامه توسعه اقتصادی هستیم. اساساً هنوز دولتمردان به این نتیجه نرسیده اند که آثار تولید در کشور چیست. نمی دانند، چراکه همواره خام فروش بوده و از محل فروش نفت ارتزاق کرده اند، هنوز درک درستی از تولید ندارند و نمی دانند تولید یعنی چه. این در حالی است که یکی از آثار تولید، عدالت اجتماعی است. هر کس به اندازه کاری که انجام می دهد از این سفره سهم دارد، در حالی که، در خام فروشی چنین چیزی نیست. در پالایشگاه، نفت را صادر می کنند. این نفت می رود و تبدیل می شود به گوشی هایی که دست من و شماست. مگر در یک گوشی چه قدر مواد پتروشیمی به کار رفته است اما ببینید چه میزان ارزش افزوده ایجاده می کند. اشتغال ایجاد می کنند و باعث می شود تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه افزایش پیدا کند. به نظر من هنوز به این امر وقوف پیدا نکرده ایم. کما این که در این شرایط  موادخام فروشان را به صادرات تشویق می کنند؛ مثل فولاد، آلومینیوم، روی، مس و مواد پتروشیمی.

اگر وضعیت قطعه سازان به همین شکل امروز باقی بماند، تا چه زمان می توانند دوام بیاورند؟

قطعه سازان نفس های آخر را می کشند، ضمن این که چند قطعه ساز تاکنون از حوزه تولید خارج شده اند. خودِ من سه شرکت از حوزه تولید خارج کرده ام.

پایگاه خبری اسب بخار

علی طجوزی

به این مطلب رای دهید

تازه ترین اخبار و ویدیوهای خودرویی را در کانال تلگرام و اینستاگرام اسب بخار دنبال کنید.