آیا طالبان ریاست پاستور مشکلات خودروسازی را می شناسند؟

مشکلات خودروسازی
مشکلات خودروسازی

بعضی از کاندیداهای ریاست جمهوری برای افزایش ضریب نفوذ در جامعه رأی دهندگان موضوعات مختلف اقتصادی از جمله خودرو را در صدر تبلیغات خود قرار داده بودند، اما واقعاً آیا طالبان ریاست پاستور مشکلات خودروسازی را می شناسند؟

فونیکس آریزو 8 فونیکس آریزو 8

به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، زمان تبلیغات برای چهاردهمین دوره ریاست جمهوری از ساعت ۸ صبح امروز هفتم تیر ۱۴۰۳ به پایان رسیده است. پیش از اتمام مهلت نامزدهای برای جلب رأی و نظر مردم تمام توان خود را به کار بسته و هر چه داشتند رو کردند.

هر کدام این نامزدها بنا به تفکر و دیدگاه و تشخیص خود، دست روی موضوعات مختلفی گذاشته و محور تبلیغات خود را بر آن بنا کردند. به طور طبیعی در این دوره بحث اقتصادی با توجه به وضعیت نامطلوب و شرایط نامساعد اقتصادی بسیار باب و داغ بود. هر کدام از نامزدها تلاش می کردند که با وعده هایی جذاب هم طرف‌داران خود را امیدوارتر کنند و هم سعی می کردند که نظر بخش خاکستری جامعه را به خود جلب کنند.

 در این شرایط، بازار تبلیغات سرشار از تبلیغات رنگارنگ شده است که برخی از آن ها مانند توزیع گوشت رایگان بیش‌تر به یک شوخی زشت و بی مزه و توهین آمیز شبیه هستند. گذشته از این نوع تبلیغات و وعده های پوچ و زننده که شاید بخش محروم و ضعیف جامعه را هدف گذاری کرده است، برخی نامزدها نیز روی مسائل جدی و مهم تر جامعه مانند خودرو دست گذاشته اند.

قاضی زاده هاشمی پیش از انصراف و در خلال آخرین مناظره به بحث واردات پرداخت، زاکانی نیز که از مدت ها پیش با خودروهای برقی به موضوع خودرو ورود کرده است، پزشکیان و قالیباف اما با برگزاری نشست هایی مکرر بیش از دیگران برای خودرو وقت گذاشته و اهمیت بیش‌تری برای آن قائل شده اند.

با توجه به تشکیل کمیته خودرویی از سوی قالیباف و برگزاری چند نشست خودرویی از سوی پزشکیان به نظر می رسد این دو نامزد نسبت به دیگران آشنایی بیش‌تری با جایگاه خودرو در اقتصاد کشور دارند، همچنین این دو آگاهی بیش‌تری نسبت به حساسیت جامعه روی این موضوع دارند؟ بنابراین این پرسش پییش می آید که آیا واقعاً طالبان ریاست پاستور مشکلات خودروسازی را می شناسند؟ آیا آن ها فقط توانایی تشریح و بازخوانی مشکلات دیروز و امروز این صنعت را داشته و برای فردا راهکار و چاره ای ندارند؟ آیا فکر می کنند صرفاً با انتقاد از دولتی بودن این صنعت و بازخوانی مشکلات که مدیریت دولتی تحمیل کرده، برای جلب آرا کافی است؟ آیا تصور می کنند برای رأی دهندگان ارائه آمار ضرر و زیان تولید و مقصر جلوه دادن دولت کفایت کرده و آن ها را مجاب به انتخاب این اشخاص می کنند؟

البته برای درمان یک بیماری ابتدا باید علت را شناخت و سپس برای شفا نسخه نوشت. برگزاری نشست ها نیز از یک سو نشان داد که آن ها نیز علت بیماری صنعت خودروسازی را می شناسند، اما با این حال گویا درمانی برای آن ندارند و فقط به بایدها و نبایدها تکیه کرده اند.

این در حالی است که باید نبایدهای مطرح شده در خصوص خروج دولت از خودروسازی نه تازگی دارد و نه جزء برنامه ها و وعده ها به شمار می آید. توقع می رفت که در این نشست ها و پس از برشمردن مسائل و مشکلات راهکار و برنامه ای هم ارائه شود، اما در جمع بندی ها فقط اظهار امیدواری وجود داشت. این درست که انسان با امید زنده است، اما برای پررنگ شدن این امید، برنامه و تلاش برای تحقق آن نیز شرط لازم است.

بنابراین باید دید که آیا مشکلات ارزی، کمبود نقدینگی، افزایش هزینه های تولید، تورم، قیمت گذاری دستوری، فروش دستوری، عدم ثبات مدیریت، سهام های تو در تو، تحریم، واردات، ضرر تولید، زیان انباشته، قیمت ها و تقاضا انباشته بازار همه و همه ریشه در دولتی بودن این صنعت دارد یا تفکر حکمرانی اقتصادی کشور به یک بازنگری اساسی نیاز دارد؟ آیا واقعاً آن ها این مشکلات را می شناسند؟ آیا ذهن دولتی آن ها اجازه اجرای درست و اصولی خصوصی سازی را خواهد داد؟ آیا برای خروج از وضعیت حال حاضر توان لازم را دارند؟ یا فقط جلب رأی با وعده های شیرین برای آن ها به منزله اتمام کار تلقی می شود؟ آیا قرار است در جاده مخصوص در بر همان پاشنه قدیمی بچرخد یا این که این بار مسیر جدیدی پیش روی صنعت خودروسازی کشور ایجاد خواهد شد؟

۵ امتیاز از ۳ رای

تازه ترین اخبار و ویدیوهای خودرویی را در کانال تلگرام و اینستاگرام اسب بخار دنبال کنید.