افزایش مصرف بنزین برای کاهش مصرف برق ؛ یک شاهکار مدیریتی دیگر

مصرف بنزین و برق
مصرف بنزین و برق

افزایش مصرف بنزین برای کاهش مصرف برق را می توان یک شاهکار مدیریتی دیگر مانند سایر تصمیماتی دانست که برای کنترل و تنظیم بازار خودرو در نظر گرفته شده است. تصمیماتی که به رغم ناکارآمدی، همچنان برای اجرا و ادامه آن ها اصرار می شود.

آریزو 8 آریزو 8

به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، در حالی که کشور از ناترازی تولید و مصرف بنزین با مشکل مواجه شده است و برای مهار آن به اصرار تلاش می کنند تا همه سراغ خودروهای برقی بروند، یک تصمیم باعث شده است که متوسط مصرف این کالای استراتژیک در سطح کشور ۱۱ درصد افزایش پیدا کند.

به گفته مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی، متوسط مصرف روزانه بنزین در سال ۱۴۰۳ تا امروز به ۱۲۱ میلیون لیتر رسیده که رقم بالایی است.

جلیل سالاری با اشاره به مصوبه هیئت‌وزیران برای تغییر ساعات اداری به‌منظور مدیریت بهینه مصرف برق، گفت: «تغییر ساعات اداری تأثیر مستقیم در افزایش مصرف بنزین داشته است، به‌طوری که در ساعات ابتدایی صبح، اغلب مردم با اتومبیل‌های شخصی به سر کار می‌روند در ساعات پایانی نیز، که حدود ساعت ۱۳ است، با وسایل نقلیه شخصی بیش‌تر تردد می‌کنند و این مسئله موجب شده است ۱.۵ میلیون لیتر در تهران به مصرف بنزین کشور اضافه شود.

وی افزود: «در واقع، تغییر ساعات اداری موجب افزایش ۱۱ درصدی بنزین در سطح تهران و افزایش ۶ درصدی بنزین در سطح کشور بود.»

تصمیم های جزیره ای وتک بعدی

بازار خودرو به مثابه آینه ای تمام قد از صنعت خودروسازی کشور خود نشانه و حاصل تصمیم هایی به شمار می رود که برای مدیریت بهینه آن در نظر گرفته شده است، اما عمدتاً این تصمیم ها جزیره ای و تک بعدی هستند، یعنی فقط یک بخش را هدف قرار می دهند و دیگر مهم نیست که چه اثری بر سایر بخش ها دارد. به نظر می رسد نیازی به تحقیق برای اخذ تصمیم های جامع وجود ندارد.

برای این گونه تصمیم های کلان مدیریتی هم مثال های قدیمی و جدید زیادی وجود دارد؛ تثبیت قیمت حامل های انرژی در دو دهه پیش؛ علم کردن بساط قیمت گذاری دستوری از سال ۹۰ ، ممنوعیت واردات در سال ۹۷، شیوه جدید واردات در سال ۱۴۰۱ و فروش اجباری و دستوری در سامانه فروش یکپارچه، بخشی از این تصمیم ها و راهکارهای هستند که عموم مردم با آن ها آشنا هستند.

نتیجه این نوع تفکر و انتخاب راهکارها نشان می دهد که آن ها از یک سو، کارایی لازم را نداشته اند و از سوی دیگر، به شدت فاقد نگاهی جامع و فراگیر هستند.

به بیان دیگر، بیش‌تر این تصمیم ها بدون تحقیق و کار کارشناسی و اصولی اخذ و اجرایی می شوند. در این میان، مشخص نیست که آیا اصلاً اثرات تغییر ساعات کاری اداری بر حمل و نقل های درون شهری و مصرف بنزین بررسی شده است یا خیر؟ آیا گزارش هایی در این خصوص تهیه شده است؟ آیا وزرا از عواقب این مصوبه با خبر شده اند؟ آیا نیازی به تهیه گزارش و تحقیق احساس شده است؟ اگر خیر دلیل آن چیست؟ آیا توانایی یک تحقیق و تحلیل وجود ندارد؟ یا این که نهادها و دستگاه های مرتبط همدیگر را قبول ندارند و نیازی به تعامل و همکاری با هم نمی بینند؟ البته در این فقره هم متأسفانه می توان مصداقی صحبت کرد؛ مانند عدم هماهنگی و تعامل میان معاونت های واردات و تولید خودرو در وزارت صمت. یک شرکت داخلی برای واردات و یک شرکت دیگر برای تولید با یک برند خارجی مذاکره کرده اند و قرارداد منعقد می کنند.

بنابراین وقتی توان تعامل میان دو معاونت وجود ندارد، نباید توقع همکاری و هم‌افزایی میان وزارت خانه های مختلف را داشت، اما نکته تأسف بار، تحمیل هزینه های گزاف به مردم و منابع ملی و آینده کشور است؛ هر چه قدر میزان مصرف سوخت، برق و… افزایش یابد به همان اندازه مردم باید تاوان پرداخت کنند. طبق معمول هم دولت ها می آیند و می روند، اما اثرات تصمیم هایی که اخذ می کنند سال های سال بر زندگی و کسب و کار مردم تأثیر می گذارد.

تازه ترین اخبار و ویدیوهای خودرویی را در کانال تلگرام و اینستاگرام اسب بخار دنبال کنید.