روزانه 219 میلیارد تومان بیش تر از اختلاس خاوری دود می شود
براساس جدیدترین آمار، روزانه ۱۱۱ میلیون لیتر در کشور بنزین مصرف می شود. با توجه به یارانه ای که حاصل نگاه امنیتی و غلبه دیدگاه سیاسی بر اقتصاد است، روزانه ۲۱۹ میلیارد تومان بیش تر از اختلاس خاوری دود می شود.
به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، چند روز پیش مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی در گزارش اعلام کرد که از ابتدای دیماه بهطور میانگین روزانه حدود ۱۱۱ میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف شده که برای فصول سرد سال عددی بیسابقه است و نسبت به دوره مشابه پارسال حدود ۱۶ درصد افزایش نشان میدهد.
علیاکبر نژادعلی تأکید کرد: مصرف بنزین کشور تنها در بعضی از روزهای پر تردد در فصل تابستان به این اعداد میرسید، اما ثبت این ارقام در زمستان که تردد خودروها و سفرهای بینشهری به نحوی قابلملاحظه کاهش مییابد، بیسابقه بوده و امسال تنها سالی است که برخلاف روند سالهای گذشته، مصرف در زمستان کاهش نیافته است.
وی با اشاره به این که میانگین مصرف بنزین کشور از ابتدای امسال تاکنون (یکم فروردین تا پنجم دیماه ۱۴۰۱)، نسبت به مدت مشابه پارسال حدود ۲۱ درصد افزایش داشته است، گفت: مصرف بنزین کشور بهسرعت در حال رشد است و ناترازی بین تولید و مصرف را بهدنبال خواهد داشت.
مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ضمن تأکید بر لزوم مصرف بهینه سوخت افزود: دلایل مختلفی از جمله قاچاق سوخت بهدلیل اختلاف بالای قیمت سوخت با کشورهای همسایه، رعایت نکردن مصرف بهینه و عادی شدن مصرف، اطلاعرسانی نامناسب درباره تولید فرآورده، ارزش واقعی تولید فرآورده و لزوم مصرف بهینه آن از جمله دلایل این افزایش خیرهکننده مصرف فرآورده در کشور است.”
هدر رفت روزانه ۳ هزار و ۲۱۹ میلیارد تومان خود به اندازه کافی گویاست.عددی حاصل تصمیم گیری های اشتباه غیر اقتصادی در امور اقتصادی است. در واقع پرسش اصلی این است که چرا باید از یک سو شاهد مصرف بی رویه بنزین در کشور باشیم و از سوی دیگر مرتب آلودگی هوا جان مردم را به خطر بیاندازد؟چرا باید هر که بیشتر مصرف می کند،از یارانه بیشتری برخوردار می شود؟ایا این امر عادلانه است؟آیا ذاتا تشویق به مصرف بیشتر نمی کند؟اگر نرخ میانگین بنزین فوب خلیج فارس را ۸۰ سنت و قیمت دلار را ۴۰ هزار تومان در نظر بگیریم؛به عدد ۳۲ هزار تومان در هر لیتر بنزین می رسید.با احتساب بنزین ۳ هزار تومانی به هر لیتر ۲۹ هزار تومان یارانه تعلق می گیرد.در این شرایط هر چه قدر افراد کمتر مصرف کنند به همان میزان، یارانه از دست داده اند؟ آیا این یک گزاره منطقی به شمار می آید؟آیا تمام آحاد جامعه از این خوان به صورت یکسان برخوردار هستند؟آیا سرانه استفاده از این یارانه در سراسر کشور یکسان است؟پاسخ تمام این پرسش های منفی است؟چرا که بر اساس آمار حداقل نیمی از خانوارهای ایرانی فاقد خودرو هستند.به بیان دیگر این افراد هیچ استفاده ای از بنزین ندارند و در نتیجه حق آنها را دیگران مصرف کرده و دود می کنند. البته منظور این نیست که قیمت بنزین به حد فوب خلیج فارس برسد.چرا که به اندازه کافی خانوارهای ایرانی با تورم و گرانی مواجه هستند.بلکه منظور از طرح این موضوع یادآوری یک حکایت تلخ قدیمی و تکراری در کشور است،اقتصاد دستوری و یا اقتصادی که به ابزاری برای سیاست مداران بدل شده است.در واقع ریشه بحران امروز را می توان در زمستان سال ۸ جست و جو کرد.جایی که مجلس وقت به مردم عیدی داد و اعلام کرد که قیمت ۹ قلم کالا از جمله بنزین ثابت می ماند.همان زمان نیز بسیاری از اقتصاددانان نسبت به عواقب وخیم این مساله هشدار داده و پیشنهاد افزایش پلکانی قیمت بنزین را ارائه کردند.اما گوش کسی بدهکار نبود.حالال وضع به جایی رسیده است که مصرف روزانه بنزین در دی ماه از مرز ۱۱۱ میلیون لیتر نیز گذشته است و در ماه نزدیک به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان از سرمایه ها و منابع ملی دود می شود و به هوا می رود. بدون آنکه تاثیری در افزایش ناوگان حمل و نقل شهری داشته باشد.بدون اینکه عدالت رعایت شود.بدون اینکه توزیع یارانه به صورت درست و هدفمند صورت بگیرد.در این شرایط مشخص نیست که چرا باز هم اصرار به حضور دولت در عرضه های مختلف اقتصاد وجود دارد.به بیان ساده میزان هدر رفت منابع ملی و زیان انباشته خودروسازان و عدم توسعه متوازن صنعت خودروسازی کشور،شاید در صورت قضیه با هم تفاوت داشته باشند.اما در ماهیت تمام آنها زائیده یک نوع تفکر هستند.یعنی همان تفکری که مانع از افزایش پلکانی قیمت ها برای جلوگیری از تورم و افزایش مصرف شده است،همان تفکر مانع از خصوصی سازی اصولی می شود.این تفکر به دولت ها نیز چندان ارتباطی ندارد.بلکه گویا اساس ساختار حکمرانی کشور بر این اصل استوار شده است.اصلی که یا نمی تواند و یا نمی خواهد خود را از اقتصاد و نگاه امنیتی به آن جدا کند.غلبه این نوع نگاه وضعیتی است که اقتصاد کشور امروز با آن دست به گریبان است.جایی که نمی توان در آن نقطه قابل اتکایی پیدا کرد.در غیر این صورت کسی برای حفظ ارزش و قدرت خرید پول و سرمایه اش،راهی بازارهایی مانند خودرو نمی شد.
مشکلی نیست…
درامد سرانه مردم رو به اروپا و آمریکا برسونید.
کیفیت ماشین و قیمتش هم همینطور
بعد یارانه بنزینو حذف کنید که دود نشه بره هوا
چقدر پول میگیرید که این چرندیات را منتشر کنید؟درامد ها به دلاره؟ماشین با قیمت جهانی به دست مردم میرسه؟هر وقت ماشین با قیمت حاشیه خلیج فارس و شرایطی مثل بقیه کشور ها به مردم فروختند اونوقت بنزین رو هم ازاد کنند
صحبت هایی که شده کاملا منطقی و بر اساس علم اقتصاد هستش.
میتونین دربارش یه سرچی داشته باشین ولی در اقتصاد خرد اثبات میشه که قیمت دستوری مطلوبیت کل جامعه رو کاهش میده(یعنی مساحت بین دو نمودار عرضه و تقاضا کم میشه).
دوای درد این اقتصاد مریض آزاد کردن مارکت از بند دولته، همهی قیمت ها(بجز کالای ضروری که تعریفش مشخصه) رو بازار باید تعیین کنه که قیمتش چقدره. بالاخص قیمت بنزین اگر به لیتری ۱ دلار نزدیک شه باعث میشه پالایشگاه های خصوصی براشون بصرفه و وارد بازار بشن و عرضه که افزایش پیدا کنه قیمت متعادل تر میشه و از اون مهم تر اتفاقات مطلوب دیگه ای هم میوفته(کاهش آودگی هوا، افزایش کیفیت بنزین، افزایش درآمد کشور، افزایش درآمد مردم و …).
استاد اکی حرف شما منطقی ولی پایه حقوق رو آخر سر باز دولت تعیین میکنه که هر سال نشون داده ۲۵ درصد قیمت تعریف شده پایه حقوق اداره کار از تورم جاری در همون لحظه کمتر بوده که این قیمت تا یک سال هم ثابته در صورتیکه کشور در طول سال سه تا چهار بار پیک تورم داره و عملا در شش ماهه دوم سال حقوق پایه تعریف شده عملا به نصف ارزش واقعی خودش میرسه. حالا با علم اقتصاد شما آزاد کردن مارکتی که باعث بالا رفتن قیمتها حداقل به دو تا سه برابر قیمت دولتی میرسه ( حداقل در سال اول ) اون فرد کارگری رو که علی الحساب درامدش همینطوری زیر خط فقره رو به چه لولی میرسونه. با اینکه با حرفتون موافقم ولی این راه حل نیست. راه حل فقط در حل مشکلات سیاسی هستش و بس، شاید بعد از حل اون باید رفت سراغ آزادسازی قیمتها اون هم بصورت تدریجی
درود بر شما