بداههنوازی به شیوه موزیسینها
من به موسیقی جَز و راک علاقه زیادی دارم و همانطور که میدانید موزیسینهای سبک جَز دائما دست به بداههنوازی میزنند و این همان کاری است که ما طراحان نیز باید انجام دهیم.
به گزارش اخبار خودرو ، پیتر شرایر (متولد ۱۹۵۳) یک طراح اتومبیل آلمانی است که بیش از هر چیز بهخاطر کمکهایش در طراحی آئودی TT شناخته میشود.
او که از سال ۲۰۰۶ در سمت طراح ارشد کیا موتورز مشغول به کار است، در سال ۲۰۱۲ نیز بهعنوان یکی از سه مدیر ارشد این کمپانی برگزیده شد.
او در حال حاضر طراح ارشد هیوندای-کیا است و در کنار لوک دانکرولک طراح ارشد پیشین گروه خودروسازی فولکسواگن، بنتلی، لامبورگینی و آئودی طراحی نسل جدید خوردوهای هیوندای-کیا را برعهدهدارد.
در سال ۲۰۰۶ نشریه کار دیزاین نیوز، آئودی TT را بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین طراحیهای خودرویی در دوران معاصر معرفی کرد.
در ادامه گفتوگو با پیتر شرایر طراح ارشد هیوندای-کیا را بخوانید.
نقش شما در دگرگونی برند کیا بسیار مهم و اساسی بوده است. به نظر شما طراحی خودرو تا چه میزان در ایجاد یک برند حائز اهمیت است؟
طراحی، یکی از ابزارهای مهم در شکلدهی به برند است. وقتی کارم را شروع کردم، خودروهای کیا بسیار معمولی بودند و شما نمیتوانستید در خیابان آنها را تشخیص دهید.
در نتیجه من تلاش کردم تا نوعی انسجام و استمرار را در زبان طراحی کیا به کار بگیرم تا به خودروهایش هویتی ببخشم که در سطح جهانی قابلتشخیص باشند.
این خیلی مهم است که خودروها و برندها دارای یک هویت باشند. بهعنوان مثال پوزه ببری جنبه بسیار مهمی در طراحی بود که مطمئن شویم خودروهای کیا دارای نوعی منحصربهفرد خواهند بود.
اولین خودروی دارای پوزه ببری، کانسپت کی بود و از آن زمان به بعد ما آن را در طیف مدلهای کیا بهکار گرفتهایم. البته من هرگز به دام یکشکلی همه ماشینها نمیافتم و به همین خاطر حالا باید این ویژگی متمایزکننده کیا را گسترش دهیم.
خیلی مهم است که برای انواع مختلف خودروها، شکلهای گوناگونی ایجاد کنیم و دائما دست به اصلاحاتی بزنیم تا برای آینده آماده باشیم. زبان طراحی چهطور تکامل پیدا میکند؟ با یک زبان طراحی واحد تا چند نسل به تولید خودروها ادامه میدهید؟
تغییر در زبان طراحی یک فرایند است؛ پروژههای مختلفی که بهطور موازی انجام میشوند هر یک بر دیگری تاثیر میگذارند. ما هرازگاهی خودروهای کانسپت طراحی میکنیم و این کانسپت، طراحیها را برای دوره طولانیتری تحت تاثیر قرار میدهد، زیرا چیزی که شما در یک خودروی کانسپت میبینید، میتواند راه خود را به خط تولید باز کند.
زبان طراحی چیزی است که باید تکامل پیدا کند، اما چیزی نیست که قابل برنامهریزی باشد. در طراحی خودروها به جای آنکه زیبایی چیزی در تقابل با کاربردی بودن به حساب بیاید، باید به کاربردی بودن توام با زیبایی دست پیدا کرد.
در طراحیهایتان از چه چیزی تاثیر میگیرید؟ برای الهام گرفتن آیا به چیزهایی بیرون از صنعت خودرو هم توجه میکنید؟
برای ما طراحان خیلی مهم است که نهتنها به ماشینها که به چیزهای دیگری مانند آثار هنری، مبلمان، طراحی صنعتی و موسیقی نیز نگاهی داشته باشیم.
من به موسیقی جَز و راک علاقه زیادی دارم و همانطور که میدانید موزیسینهای سبک جَز دائما دست به بداههنوازی میزنند و این همان کاری است که ما طراحان نیز باید انجام دهیم.
اساسا ما باید بهطور مداوم دست به خلق چیزی تازه بزنیم و همین چالشهاست که شغل ما را بسیار جذاب میکند.
چهطور از ایجاد هویتهای متفاوت برای برندهای کیا و هیوندای اطمینان حاصل میکنید؟
اخیرا ما یک بیانیه طراحی درونسازمانی منتشر کردهایم که در آن بر تفاوتگذاری میان دو برند کیا و هیوندای تاکید شده است. کیا یک برند مدعی جوان است که بسیار منحصربهفرد و اسپرت است، در حالیکه هیوندای کاریزماتیکتر و با وقارتر است. به این ترتیب هر یک از این برندها کاراکتر بسیار متفاوتی دارد.
خیلی مهم است که پیش از آغاز طراحی، ارزشهای یک برند خاص مشخص شود. یک کمپانی خودروسازی باید درباره فلسفه خود تصمیمگیری کند و بعد باقی کار را به طراحان بسپارد.
من هیچ فایدهای در اعمال دو جهتگیری محدود متفاوت نمیبینم. اینکه یک شرکت تنها از لبههای تیز استفاده کند و دیگری تنها از لبههای منحنی و یکی چراغهای جلوی عمودی داشته باشد و دیگری چراغهای جلوی افقی، هیچ فایدهای ندارد. در صورتی که چنین اتفاقی بیفتد محدودیتی رخ خواهد داد که هیچ فرصتی برای بیرون زدن از آن وجود نخواهد داشت.
این روزها تغییرات سریعی در جریان است و ما شاهد جایگزین شدن نمایشگر لمسی بهجای دکمهها هستیم. آیا این گرایشی است که در جریان غالب بازار خودرو هم انتظارش را داشته باشیم؟ به نظر شما استفاده از این نمایشگرها باعث حواسپرتی راننده نمیشود؟
بدون تردید تلفنهای هوشمند تاثیر بهسزایی در حرکت به سمت نمایشگرهای لمسی داشتهاند. اما گاهی اوقات من احساس میکنم نمایشگرها فایدهای برای ماشینها ندارند، زیرا شما هرچه که لازم باشد را در گوشی تلفنتان دارید.
شخصا همچنان شاسیهای آنالوگ را برای تنظیم دمای کابین یا حجم صدا به صفحههای نمایش دیجیتال ترجیح میدهم، برای اینکه میدانم هر دکمهای کجا قرار دارد و لازم نیست هنگام رانندگی به آنها نگاه کنم. به نظرم برای جلوگیری از حواسپرتی راننده بهتر است از ترکیب دکمهها و نمایشگرها استفاده شود.
دیدگاه ها