ماندگارترین خودروهای ایران: سیتروئن زانتیا
در میان صنایع دستی ایران، فرش و قالی کرمان از دیرباز، شهرتی جهانی داشته است. مهم ترین ویژگی قالی کرمان این است که هر روز با افزایش عمر و قدیمی تر شدن، ارزش بیش تری نسبت به دیروز پیدا می کند.
درواقع گذر زمان بر قالی کرمان اثری ندارد و نسبت به دیگر کالاها، کم تر دچار افت قیمت می شود. در بازار خودرو نیز می توان مصادیقی از قالی کرمان را مشاهده کرد. بازار خودروی کشور ما از جمله بازارهایی است که به تنوع پایین و انحصاری بودن شهرت دارد. تحریم های اقتصادی، قوانین دست و پاگیر گمرکی و انحصارطلبی خودروسازان داخلی سه عامل اصلی اند که در محدود شدن بازار خودرو در ایران، نقش مهمی ایفا می کنند. با وجود تمام این سنگ اندازی ها و محدودیت ها، بازار خودروی کشور در دو دهه اخیر نسبت به گذشته، تنوع بسیار مناسبی پیدا کرده و به حالت نیمه رقابتی در آمده است. از میان انبوه خودروهای موجود در بازار، گاه خودروهایی هستند که نسبت به سایر مدل ها، بیشتر مورد توجه مردم قرار می گیرند و طرف داران بی شماری پیدا می کنند. این خودروها آنچنان محبوب اند که با گذشت سال ها از توقف تولید هم، بازار خرید و فروش داغ و پررونقی دارند. عمده دلیل محبوبیت چنین خودروهایی، کیفیت بالا و توانایی های حرکتی مناسب است که آن ها را از دیگر خودروهای بازار، متمایز می کند. این پدیده مختص بازار ایران نیست و در بازار جهانی هم مشابه آن بارها رخ داده است. در ایران، عمدتاً خودروهایی که ماندگار می شوند، از برندهای معتبر اروپایی و آسیایی هستند. کم تر پیش می آید که یک خودروی ایرانی یا چینی به چنین مقامی دست یابد. در سلسله مقالات «خودروهای ماندگار» به بررسی دقیق محبوب ترین خودروهای واردشده به ایران، در دوران پس از انقلاب اسلامی می پردازیم.
در قسمت اول، به بررسی نیسان ماکسیما به عنوان خودرویی ماندگار پرداختیم. در بخش دوم، به سراغ «سیتروئن زانتیا» رفته ایم تا نگاهی اجمالی به آن داشته باشیم.
سرگذشت زانتیا در ایران
«زانتیا» سدانی خانوادگی از کمپانی سرشناس «سیتروئن» است که در فاصله سال های ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۲ در فرانسه به تولید رسید. زانتیا در بازار جهانی در دو نوع کلاس سدان لیفت بک و استیشن پنج دَر عرضه شده است. در سال ۱۹۹۸ سیتروئن اقدام به معرفی فیس لیفتی جدید از زانتیا کرد. در فیس لیفت زانتیا طراحی چراغ های جلو و پوزه خودرو متحول شد، اما در سایر بخش های بدنه و کابین تفاوت خاصی به وجود نیامد. دقیقاً زمانی که ناقوس مرگ زانتیا در فرانسه و دیگر کشورهای جهان به صدا در آمده بود، «سایپا» قرارداد مونتاژ آن با سیتروئن را نهایی کرد! زانتیا از سال ۱۳۸۰ وارد خط تولید کارخانه سایپا تهران شد و تا سال ۱۳۸۹ بر روی این خط دوام آورد. زانتیا علاوه بر ایران و فرانسه در چین هم به تولید می رسید و در بازار این کشور با نام «سیتروئن ایکس ام» شناخته می شد. اما داستان محبوبیت زانتیا در ایران با همه جا تفاوت دارد. درحالی که به دلیل کسب امتیاز پایین در تست های ایمنی مؤسسه یورو انکپ زانتیا نتوانست در اروپا و بسیاری از بازارها خوش بدرخشد، در ایران تبدیل به اسطوره ای پوشالی شد که ویژگی ها و توانایی هایش وردِ زبان کوچک و بزرگ بود. هنوز هم مدل های کارکرده زانتیا در بازار دست دوم ها انتخاب بسیاری از افراد پیر و جوان هستند که نمی خواهند گزینه های چینی یا ایرانی صفر کیلومتر را انتخاب کنند.
ویژگی های منحصر به فردی همچون سیستم تنظیم ارتفاع، قابلیت حرکت بر روی سه چرخ و سیستم تعلیق هیدروپنوماتیک از زانتیا خودرویی خاص ساختند. به گونه ای که در یک بازه ده ساله، تبدیل به آرزوی بسیاری از جوانان ماشین باز شد. زانتیا نه تنها در بین مردم محبوب بود، بلکه مورد علاقه مدیران سایپا هم قرار داشت و سایپایی ها از آن با لقب «عروس فرانسوی» یاد می کردند. عروسی که البته با انقضای قرارداد همکاری سیتروئن و طرف ایرانی، مجبور به خداحافظی شد. بنابراین توقف تولید زانتیا خلاف بسیاری از خودروهای مونتاژی نه به دلیل تحریم، بلکه از روی مفاد قرارداد بود. سایپا اگرچه بارها برای پر کردن جای خالی زانتیا تلاش کرد، اما هربار با ناکامی مواجه شد. در اولین حرکت، موفقیت زانتیا، سایپا را به سمت عرضه وارداتی سیتروئن C5 سوق داد. پروژه ای که با شکست سنگین C5 در بازار به پایان رسید. حتا عرضه نسل جدید C5 هم نتوانست مرحمی بر زخم نسل اول شود و همچون برنامه عرضه پژو ۴۰۷ از سوی «ایران خودرو»، فروش نیو C5 هم به تعدادی اندک در شهرهای بزرگ محدود شد. شاید تنها جانشین غیررسمی زانتیا که اندکی طعم موفقیت چشید را بتوان رنو مگان مونتاژی پارس خودرو دانست. خودرویی که هرچند در بازار محبوب بود، اما نتوانست به اندازه زانتیا ماندگار و خاطره ساز شود.
طراحی منطقی و باکلاس سیتروئن زانتیا
در نمای جلو مهم ترین ویژگی ظاهری را می توان تیز بودن دماغه دانست که به شکلی کاملاً آیرودینامیک طراحی شده است. درواقع سپر و کاپوت، به شکلی زاویه دار، در نوک دماغه به یکدیگر رسیده اند. این سبک طراحی سبب شده است که بدنه زانتیا کمترین مقاومت را در برابر فشار هوا داشته باشد. چراغ های جلو به شکلی باریک و کشیده طراحی شده اند و به سبک خودروهای دهه نودی از نوع کریستالی نیستند و با طلق مات پوشانده شده اند. جلوپنجره تک خط زانتیا در کمال سادگی طراحی شده و لوگوی زیبای سیتروئن را در دل خود جای می دهد. کاپوت زانتیا طویل است و با شیب ملایمی به سمت پایین می آید. بر روی سپرهای جلو و عقب زه های فایبر گلاس بدون رنگ و بزرگی چسبانده شده اند که هرچند محافظت خوبی از سپر می کنند، اما اندکی ظاهر خودرو را زمخت کرده اند. در پایین سپر هم دو چراغ مه شکن و یک شبکه ورودی هوا به چشم می خورد. طراحی مه شکن ها تناسب خوبی با چراغ های اصلی دارد.
در نمای کناری اوورهنگ های کوتاه زانتیا (فاصله لبه سپر تا چرخ) در جلو و عقب سبب شده است فاصله محوری خودرو افزایش یابد. به واسطه همین فاصله محوری زیاد، زانتیا درهای بزرگی دارد. به خصوص درهای عقب که از درهای جلو هم بلندترند. ضخامت ستون A کم است و این موضوع چندان در بحث ایمنی معقول به نظر نمی رسد. در عوض، ستون C کاملاً ضخیم طراحی شده است. پروفیل درها و پنجره ها از خطوطی تیز برخوردارند. همان زه های روی سپرها بر روی درها هم به چشم می خورند که البته با نوارهای باریک کرومی تزئین شده اند. دستگیره درها بزرگ و به صورت غیر همرنگ با بدنه هستند. آینه های کناری هرچند قاب رنگی دارند، اما با گذشت سال ها از زمان طراحی، ظاهری قدیمی به خود گرفته اند. زانتیا هیچ گاه با رینگ های آلومینیومی به بازار نیامد. تمام زانتیاها، در طول نزدیک به یک دهه تولید در ایران، با رینگ های فولادی و قالپاق های پلاستیکی ۱۵٫۰ اینچی عرضه شدند که هرچند از نظر زیبایی به پای رینگ آلیاژی نمی رسند، اما به طور کلی با استایل لوکس و اسپرت خودرو هماهنگ اند.
در نمای عقب، زانتیا از اولین سال تولید تا بعد از فیس لیفت، دست نخورده باقی مانده است. حتا در پروژه فیس لیفت ایرانی این خودرو (زانتیا ۲) هم کسی جرئت نکرد که به طراحی عقب زانتیا دست بزند. بخش وسیعی از درِ پنجم با شیشه بزرگ عقب اشغال شده است و به واسطه همین موضوع، لبه بالایی درِ صندوق عقب طول بسیار کوتاهی دارد. درواقع زانتیا در تعاریف کلاس بندی خودروها در دسته لیفت بک ها قرار می گیرد. کلاسی که پروتون جنتو و پراید ۱۴۱ هم در آن جای دارند. لیفت بک ها، همچون هاچ بک ها، به برف پاک کن عقب مجهزند و زانتیا نیز از این قاعده مستثنا نیست. چراغ های عقب به شکل دو مستطیل کشیده هستند که در عین سادگی، ظاهری دلنشین به نمای عقب زانتیا بخشیده اند. برای ایجاد حس اسپرت بیشتر، چراغ ترمز سوم هم به روی درِ صندوق انتقال یافته است. سپر عقب به جز همان زه پلاستیکی زمخت نکته خاص دیگری ندارد. نکته مثبت طراحی سپر عقب، قرینه بودن آن با سپر جلوست که حسی از نظم را به چشمان بیننده القا می کند.
کابین لوکس و جادار زانتیا
طراحی داخلی زانتیا دقیقاً به سبک یک سدان خانوادگی دهه نودی است. نمی توان انتظار فضایی جذاب و شگفت انگیز را از آن داشت و هرگز نباید آن را با خودروهای جدیدتر مقایسه کرد. کنسول میانی به شکل یکپارچه با صفحه کیلومتر قرار گرفته است تا تجهیزات و کلیدها بهتر در دسترس راننده باشند. دریچه های کولر ابعاد بزرگی دارند. پایین دریچه ها و وسط کنسول یک ساعت دیجیتال و تعدادی از دکمه های کاربردی کابین وجود دارد. پایین تر، پنل سیستم صوتی قرار گرفته که همچون پژو ۴۰۵های قدیم، پشت یک درپوش پلاستیکی تاشو پنهان می شود. در پایین ترین قسمت کنسول هم دکمه های تنظیم سیستم تهویه قرار گرفته اند که طراحی قدیمی و از مد افتاده ای دارند. داشبورد مقابل سرنشین به دو باکس مجهز شده است که فضایی کاربردی برای قرار دادن اشیا فراهم آورده اند. غربیلک فرمان چهارشاخه زانتیا نسبتاً خوش دست است و نکته جالب این که کلیدهای کنترل سیستم صوتی هم بر روی فرمان تعبیه شده اند. آپشنی که باتوجه به سال طراحی و ساخت زانتیا جالب و غافلگیر کننده به نظر می رسد.
طراحی رودری ها به شکلی ارگونومیک است و بخش هایی از آن ها با روکش پارچه ای تزیین شده اند. صفحه کیلومتر زانتیا ظاهری قدیمی و بسیار ساده دارد و هیچ نکته هیجان انگیزی در آن نمی توان یافت. نورپردازی این صفحه و دیگر تجهیزات خودرو در شب به رنگ سبز روشن است. صندلی های زانتیا از راحتی کافی برخوردارند و حس نشستن در مبلمان منزل را به سرنشینان می دهند! بلند بودن فاصله محوری در ایجاد فضای پای زیاد برای سرنشینان عقب و جلو مؤثر بوده است. به خصوص در ردیف عقب که کاملاً حس سوار بودن بر یک سدان لوکس خانوادگی به سرنشینان زانتیا دست می دهد. محل قرارگیری چراغ سقفی از نکات جالب در طراحی داخلی این خودروست. کیفیت ساخت کابین زانتیا در سطح بالایی است و با گذشت سال ها از توقف تولیدش، هنوز هم مدل های کارکرده این خودرو در صورت نگهداری درست، با کمترین افت در تریم داخلی مواجه اند. خبری از سروصداهای اضافی در اتصالات داشبورد و رودری ها هم به گوش نمی رسد.
ویژگی نسخه های مختلف سیتروئن زانتیا در بازار ایران
سایپا، زانتیا را با دو نوع پیشرانه به ایران آورد. ۱٫۸ لیتری ۱۱۲ اسب بخاری و ۲٫۰ لیتری ۱۳۵ اسب بخاری. پیشرانه اول درحقیقت همان نمونه ۱۶ سوپاپ پیشرانه XU7 معروف پژو است که بر روی پارس ELX هم نصب می شد. سایپا در سال های آخر تولید زانتیا، تنها نسخه ۲٫۰ لیتری را در برنامه عرضه داشت و به تدریج مدل ۱٫۸ لیتری را از خط تولید کنار گذاشت. زانتیا ۲۰۰۰ با پسوند «اکسکلوزیو» عرضه می شد. پیشرانه ۲٫۰ لیتری این خودرو ۱۸۷ نیوتن متر گشتاور دارد. این اعداد و ارقام هرچند در مقیاس های امروزی چندان قابل توجه نیستند، اما برای جا به جایی وزن ۱۳۹۵ کیلوگرمی زانتیا مناسب به نظر می رسند. زانتیا تنها با گیربکس ۵ دنده دستی در ایران تولید شده است. زانتیا به مدد این جعبه دنده و موتور ۲٫۰ لیتری، طبق کاتالوگ رسمی، در مدت زمان ۹٫۵ ثانیه شتاب صفر تا ۱۰۰ کیلومتر را پر می کند. قدرت مناسب پیشرانه در کنار ضرایب خوب گیربکس شتاب اولیه و ثانویه راضی کننده ای به زانتیا بخشیده اند. از همان زمان همگان زانتیا را به چالاکی می شناختند. فارغ از بحث شتاب گیری زانتیا کشش بسیار خوبی هم دارد و قادر است به راحتی به سرعت های فراتر از ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت دست یابد. یکی از دلایل انتخاب زانتیا به عنوان خودرو پلیس همین شتاب بالا و چابکی آن بود.
زانتیا در ازای این شتاب و عملکرد فوق العاده مصرف سوخت نسبتاً بالایی هم دارد. نرخ مصرف این خودرو در شهر نزدیک به ۱۳٫۰ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر عنوان می شود که باتوجه به سبک رانندگی و کیفیت بنزین حتا بیشتر از این هم می تواند باشد. اشتهای زیاد زانتیا به بنزین از جمله مواردی است که معمولاً از سوی طرف داران این خودرو نادیده گرفته می شود! البته باک سوخت ۶۵ لیتری خودرو به خوبی پاسخ گوی مصرف بالای آن است. قطعاً پس از شتاب و توانایی های دینامیکی بالا سیستم تعلیق پیشرفته زانتیاست که از سوی همه تحسین می شود. درواقع سیتروئن استاد طراحی سیستم تعلیق و فنربندی است و در زانتیا نیز، همچون C5، با استفاده از سیستم هیدروپنوماتیک سواری فوق العاده نرم و باکیفیتی را در اختیار سرنشینان گذاشته است. نرمی تعلیق زانتیا سبب می شود در کابین این خودرو، به ندرت متوجه وجود دست اندازها در خیابان شوید. سواری بدون کوبش و لذت بخش، همان چیزی که در یک سدان خانوادگی انتظار می رود. باوجود نرمی زیاد فنربندی، زانتیا تعادل خوبی در پیچ ها دارد. درواقع اگرچه نمی توان فرمان پذیری آن را با یک خودرو امروزی مجهز به سیستم کنترل پایداری (ESP) مقایسه کرد، اما در مقام خود، چسبندگی خوبی به آسفالت دارد.
فرمان زانتیا از نوع هیدرولیک است، اما نسبت به هیدرولیک های هم دوره به مراتب نرم تر است. از متمایز ترین ویژگی های زانتیا سیستم تنظیم ارتفاع آن است. آپشنی که در کمتر خودرویی در ایران مشاهده می شود و بسیاری از اتومبیل های گران تر از زانتیا هم فاقد آن هستند. به لطف این سیستم می توان با بالا آوردن ارتفاع کف خودرو با خیال راحت در جاده های خاکی و ناهموار رانندگی کرد و در مواقع لزوم نیز ارتفاع را به حالت استاندارد یا پایین تر برگرداند. زانتیا در بحث آپشن های رفاهی و ایمنی چندان حرفی برای گفتن ندارد. موضوعی که باتوجه به دوره ساخت این خودرو طبیعی هم به نظر می آید. ترمزهای دیسکی در هر چهار چرخ، ۲ کیسه هوا برای سرنشینان جلو، ترمز ضد قفل، کنترل سیستم صوتی از روی فرمان، ۶ بلندگو، تهویه مطبوع هوشمند نیمه اتوماتیک، گرم کن آینه های کناری و سیستم قطع کننده سوخت اضطراری، تنها داشته های زانتیا را تشکیل می دهند. در بحث ایمنی، زانتیا باوجود ابعاد بزرگ و ظاهر باصلابتی که دارد چندان موفق ظاهر نشده است. این خودرو در دهه نود میلادی با شرکت در تست های یورو انکپ، تنها ۱ ستاره از ۵ ستاره ایمنی را دریافت کرد! درواقع نقطه ضعف اساسی زانتیا، استحکام کم اتاق در برابر ضربه است.
سپهر عظیمی
پایگاه خبری اسب بخار
من این ماشین رو داشتم نمیدونم اونی که من خردیم اینطوری بود یا کلا همشون همینطورن کلا کارم شده بود خرج و مکانیک دو سال داشتم ازش خسته شدم فروختم بعد یک سال یه slx صفر سال ۹۴ خریدم از مخارجش راضی ام
یه دوره ای واسه خودش سروری میکرد توی ایران.
ماشین خوبی بود ولی به خرج که میفتاد وحشتناک میشد
صرف بالا استهلاک کاری بالا هزینه تعمیرات و قطعات سرسام آور ایمنی صفر، در این شرایط اصلا توجه برای خرید نداره به نظر من. فقط یه شتاب خوب با سواری نرم داره. دامادمون یکی داشت به خاطر مشغله کاری نمیتونست تعمیرگاه ببره من میبردم. هر روز خدا هم تعمیرگاه بود.
از اسب بخار بعیده که به زانتیا بگه اسطوره پوشالی!
زانتیا یک اسطوره واقعیه
بیچاره کجاش اسطوره پوشالی بود! ضمن اینکه وزن خودرو اشتباه درج شده و در لیست آپشن ها وجود ایربگ پرده ای(در نمونه ۱۸۰۰) و سنسور باران فراموش شده
اسب بخار, این ماشین آیا سیستم پنوماتیک دارد؟؟
چرا میگفتن با سه چرخ راه میره؟ ممنون میشم راهنمایی کنید (البته اگه دوست داشتید از کامنت ما رو تایید کنید)
فقط اگه امنیت نسبی داشت واقعا یه اسطوره بود . عاشق سواری فوق نرمشم سواری پژو و سمند درمقابلش واقعا خشک و خشن حساب میشه. حیف که پر استهلاک و نا امنه حیف…
اسب بخار، متاسفم براتون، چی که هست سایت خبری و سایت خودرو، والا به درک که کامنت تایید نمیکنید تازه به دوران رسیده های عزیز
هیچ ماشین دیگه ای توی مارکت ایران جای خالی زانتیا رو پر نمیکنه ولی اون زانتیا های که به خرج نیفتادن