چشم های تان را ببندید و بگویید: «اگر بخواهم، می توانم»
انسان همیشه در پی آرزویی بوده، آرزوهایی که در هنگامۀ روزگارش دست نیافتنی می نموده است. روزگاری پرواز یک رؤیای دور بود و حسرتِ در آسمان پریدن یک خیال. بی شک نمی توانست یک پرنده باشد با دو بال، اما می خواست مانند پرنده بر پهنۀ آبی پرواز کند و گسترۀ زمین را از ورای آن ببیند؛ خواست و توانست.
دورِ دنیا گشتن با موتورسیکلت، آرزوی «مارال یازرلو» بود. او می خواست دنیا را ببیند و معنای واقعی زندگی را دریابد. زندگی اش در یک کیف خلاصه شود، در یک متر فضا بخوابد و این که برای خوراک چه دارد و چه می خورد، اهمیتی نداشته باشد. مهم تر، معنی این که انسان برای خوش حال بودن به چیز زیادی نیاز ندارد را تجربه کند، دریابد و زندگی کند. سفر، این گونه برای مارال آغاز می شود.
از شهر پونا در هندوستان که در آن ساکن است سفرش را آغاز کرد. مارال یازرلو، در ایران مدیریت بازرگانی خوانده و هفده سال پیش برای تحصیل در رشته مدیریت ارشد کسب و کار (MBA) به هند مهاجرت می کند و پس از پایان مقطع دکترای مدیریت بازرگانی از دانشگاه پونا، در آن کشور می ماند. او در زمینه طراحی لباس نیز فعال است و چند سال پیش در پاریس از برند اختصاصی به نام خودش، «مایا» (MaYa)، رونمایی کرد. در ادامه سفر از بوتان، میانمار، لائوس، کامبوج، تایلند، مالزی، اندونزی می گذرد و به استرالیا می رسد. بدین ترتیب دو قاره آسیا و استرالیا را درمی نوردد. پس از آن به همراه موتورسیکلتش با هواپیما به آمریکا پرواز می کند و از آن جا تا آمریکای جنوبی و شهر اوشوایا (جنوبی ترین شهر کره زمین، معروف به آخرِ دنیا) می راند. در این مسیر از ایالت های آمریکا و کانادا می گذرد و به مکزیک می رسد. سپس عازم آنتاتیکا در قطب جنوب می شود. قاره بعدی سفر، آفریقاست. آغاز ورود به آفریقا همزمان است با بارداری مارال. در آفریقا زنانی را می بیند که در ماه آخرِ بارداری هستند و همچنان مشغول کارهای دشوار، این تلنگری ست برای مصمم شدن به ادامۀ راه. او آفریقای جنوبی، مصر، سودان و… را با موتورسیکلتش می راند. از آفریقای شمالی به اسپانیا می رود، تمامی اروپا و چهل کشور دیگر را در پنج ماه با جنینش می پیماید. پس از یک سال و نیم سفرِ دورِدنیا و عبور از شصت و چهار کشور در تمامی قاره های جهان، به عنوان آخرین کشور وارد ایران، زادگاهش، می شود.
با همه هشدارها و ابراز نگرانی ها از سوی دوستان، مارال یازرلو از مرز رد می شود و پا به خاک ایران می گذارد. در ایران مورد استقبال قرار می گیرد و از سوی فدراسیون موتورسواری و اتومبیل رانی از او تقدیر می شود. او تمام راه را پیموده، از هر سختیِ مسیر سربلند بیرون جَسته، هیچ چیز مانعِ به سرانجام رساندن سفرش نشده و همواره بر هدفش مصمم بوده است. پیامِ روشنِ مارال این است: «میخواستم بگویم دختران ایران هم می توانند موتورسواری کنند و فراتر از آن می توانند با موتورسیکلت دورِ دنیا سفر کنند».
مارال یازرلو در سال ۲۰۱۸ به عنوان یکی از «صد زن برتر بی بی سی» برگزیده می شود.
مارال تجربه سفرش را مملو از مِهرِ مردمانی می داند با فرهنگ ها، مذاهب و آداب مختلف. همواره در هر کجای جهان در نهایتِ شفقت با او رفتار شده و کارش مورد تحسین همه بوده است. خانواده اش را نیز بزرگ ترین حامی و مشوق سفرش می داند. او از راندن موتورسیکلت بسیار لذت می برد و دیدن طبیعت و حسِ آزادی را تجربه و احساسی فوق العاده توصیف می کند. مارال از این که زنان نتوانند پشت فرمان بنشینند و موتورسیکلت برانند ابراز تأسف می کند و این موضوع را بی انصافی می داند. خواسته اش را روشن بیان کرده است و تقاضای رفعِ ممنوعیت «گواهی نامۀ موتورسیکلت برای زنانِ ایران» را دارد. همان گونه که در کشورهای بی شمارِ دنیا، از هر فرهنگ و مذهبی، زنان می توانند موتورسیکلت برانند.
مارال یازرلو معتقد است: «هر زنی در دنیا فکر می کند که نمی تواند کاری را انجام دهد، باید لحظه ای چشم هایش را ببندد و بگوید “اگر بخواهم می توانم” و واقعاً می تواند.»
غزال شیخ زاده
پایگاه خبری اسب بخار
موتورش بی ام وس . پرچم بی ام و همیشه بالاس