لابی گری شدید یکی از مدیران برای ماندن در جاده مخصوص

لابی مدیران جاده مخصوص
لابی مدیران جاده مخصوص

بازار گمانه‌زنی‌های تغییر مدیران جاده مخصوص طی مدت اخیر آن چنان پررنگ و جدی شده است که به نظر تودیع و معارفه از رگ گردن به آن ها نزدیک تر شده باشد. این گمانه زنی ها باعث بروز برخی شایعات نیز شده است؛ لابی گری شدید یکی از مدیران برای ماندن در جاده مخصوص.

آریزو 8 آریزو 8

به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، با روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی و انتخاب فاطمی امین به عنوان وزیر صمت، بازار حدس و گمان مبنی بر تغییرات و نفرات جانشین به عنوان مدیران ارشد دو خودروساز بزرگ کشور نیز آغاز شد.

مطرح شدن نام افراد مختلف از همان روزهای ابتدایی باعث شد برخی شایعات مبنی بر لابی گری شدید یکی از این دو نفر نیز پررنگ تر شود، البته رفتار و عملکرد این مدیر خود نیز بر آتش این گمانه ها دامن می زد.

مدیر بودن چه امتیازی دارد؟

براساس این شایعات یکی از مدیران ارشد جاده مخصوص به شدت در حال لابی کردن برای بقا در کرسی مدیریت است. در این جا این پرسش مطرح می شود (در صورت صحت این مسئله) که در این مدیریت چه رازی نهفته است که این گونه برای ماندن پافشاری می کنند؟ این سمت چه دستاورد و امتیازی به همراه داشته و دارد؟ آیا طی این مدت نفع خاصی به صنعت خودرو و اقتصاد ملی کشور نیز رسیده است؟

سلطان لابی

با این حال، چنان که در برخی محافل و شبکه های مجازی عنوان می شود، این فرد مفتخر به عنوان سلطان لابی شده است. این عنوان از این رو کسب شده است که طی مدت زمان یادشده هر روز یک خبر از دستاوردهای مجموعه تحت مدیریت وی یا دیدار فردی صاحب منصب با این فرد منتشر می شود. گویا قصد دارد از این طریق و همچنین رسانه ای کردن عملکرد، خود را به هر نحوی تحمیل کند.

در این شرایط به نظر می رسد فعالیت را در دو جبهه آغاز کرده است؛ از یک سو، با فشار رسانه ای موفقیت های شرکت تابعه را برای مردم به نمایش درمی آورد و از این منظر خود را مدیری لایق و مدبر نشان می دهد، از سوی دیگر، با به صحنه آمدن افرادی که در حکمرانی اقتصادی و سیاسی کشور جایگاهی دارند، می خواهد نشان بدهد که جا به جایی وی پرهزینه خواهد بود. ضمن این که، وی از اهرم فشار مردمی نیز می خواهد بهره ببرد. در غیر این صورت، نیازی نیست که یک نفر انجام وظیفه خود را به این شدت در معرض دید عموم بگذارد. تولید باکیفیت، ایفای تعهد، تحویل به موقع و خدمات ناب پس از فروش وظیفه ذاتی یک خودروساز است، بنابراین انتشار پرفشار این گونه اخبار می تواند به منظور دیگری باشد.

لابی نتیجه خواهد داد؟

در این شرایط پرسش دیگر این است که آیا وی از این لابی گری به نتیجه خواهد رسید؟ آیا این مدیر نماینده جریان یا گروهی است که با ابقای وی در کرسی مدیریت صاحب سود و یا رانت های ویژه ای خواهند شد؟

هر چند همان طور که اشاره شد، این ها براساس شایعات است اما در صورت صحت این قضیه، آیا لابی ها بدون هزینه خواهد بود؟ آیا افرادی که از وی حمایت می کنند در آینده خواسته و درخواستی نخواهند داشت؟ آیا نمی تواند نشانی از قدرت نمایی جریانی خاص و فساد سیستماتیک باشد؟ آیا نشان از نفوذ و تأثیرگذاری جریان هایی خارج از وزارت صمت و تصمیم گیران صنعت خودرو سازی نخواهد بود؟

فرار از سرنوشت

نکته دیگر این که این مدیران خود آگاه هستند که از سوی مقام وزارت و پس از بررسی ها و تأییدها منصوب شده اند، بنابراین اگر از کار و عملکرد خود اطمینان دارند که نیازی به این همه تقلا برای ماندن نیست،‌ چراکه این عزل و نصب ها حاصل همان سیستمی است که آن ها را به این سِمت گمارده است. بنابراین همان سیستم با راهبر و تفکری جدید تشخیص داده است که سکان هدایت را به کشتی بانی دیگر بسپارد. در این شرایط نیز چاره ای جز تمکین نیست و نباید از سرنوشت فرار کرد،‌ چون این مدیران نیز خود جانشین دیگرانی بوده اند.

این  شایعات روی دیگری از این ماجرا را نیز بیان می کنند؛‌ اصرار بر مدیر بودن به هر قیمتی و باز هم پس از ۳۶۰ درجه چرخش به نقطه اول می رسیم؛ ماندن در سِمت مدیرعاملی یک خودروساز که زیان ده است چه عایدی و نفع خاصی دارد؟

روی دیگر لابی گری

این موضوع از زاویه دیگری نیز قابل بررسی است؛ اگر شایعات مبتنی بر فشار رسانه ای و لابی گری در حد وسیع صحت داشته باشد، نشان می دهد که برای بودن یا نبودن باید یارکشی کرد. این یارکشی و تیم و تیم بازی نتیجه ای جز اتلاف زمان و از بین بردن منابع مختلف از جمله مالی و اخلاقی و مدیریتی ندارد. در واقع، با گذر از بدآموزی آشکار برای سایر مدیران و معاونان می توان به راحتی غلبه روابط بر ضوابط را مشاهده کرد. به بیان ساده، دیگر جایی برای خلاقیت، نوآوری، مدیریت نوین، توسعه و تنوع محصول و مسائل این چنینی نخواهد بود. یعنی حتا اگر مدیر توانمندی هم نباشید می توانید با تکیه بر افراد صاحب نفوذ، صندلی خود را حفظ کنید و با پوزیشین مدیر در جامعه مطرح بمانید.

هر چند در همین انتصاب های دولت محور همچنان حرف و حدیث هایی وجود دارد و برخی آن ها را مدیران بله قربان‌گو میدانند، با این حال، اگر مدیری با لابی گری ابقا شود باید فکری به حال وجهه و شخصیت خود کند، چراکه غیر از مجموعه تحت مدیریت یا افرادی که نیاز به امضا و تأیید وی دارند برای سایر ارکان مرتبط با این صنعت از حیز انتفاع ساقط خواهند شد. بیش تر شبیه مدیری می شود که به ظاهر اقتدار دارد، اما توجه و احترام برای او نیست بلکه به صندلی و میز ریاست است. در این صورت، آیا کسی از عملکردهای مثبت وی و تلاشی که طی دوران تحریم و کر‌ونا داشته است یاد خواهد کرد؟ حالا برای این ماندن هر چه قدر که می تواند در اخبار تصاویر خود را بگنجاند، اما هنگامی که خانه از درون تهی است، تزیین نمای بیرونی تنها فریب مردم و صاحب خانه و افراد بی خبر خواهد بود.

تکدی گری ریاستی در جاده مخصوص

در واقع، لابی گری برای ماندن در جاده مخصوص را می توان تکدی گری ریاستی دانست؛ کسی که دستش برای نشستن پشت میز ریاست دراز باشد، به طور طبیعی باید در برابر نیروهایی که از وی حمایت کرده اند دست به سینه بایستد. البته «صلاح مملکت خویش خسروان دانند»، اما ابقا یک مدیر با این شکل و شمایل در نمایی اصلی و کلی چیزی به جز خیانت به عموم جامعه نخواهد بود، مدیری که از سوی برخی محافل حفظ شود تنها برای همان ها منفعت خواهد داشت، بنابراین باید در مقابل خیانت به منافع ملی و منابع عمومی ایستاد.

علی طجوزی

پایگاه خبری اسب بخار

تازه ترین اخبار و ویدیوهای خودرویی را در کانال تلگرام و اینستاگرام اسب بخار دنبال کنید.