
قیمت بنزین و بی اعتمادی مردم به حاکمیت اقتصادی

روزانه به دلیل مصرف بیش از اندازه سوخت، میلیاردها تومان دود می شود و از بین می رود. با این حال فعلاً حاکمیت توان تغییر این رویه را ندارد. چرا آنها نمی توانند این رویه نادرست را اصلاح کنند؟ این مسئله را باید در بی اعتمادی مردم به حاکمیت اقتصادی جستوجو کرد.


به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، مصرف روزانه بنزین و ناترازی تولید و مصرف در کنار نیاز به واردات و اتلاف شدید منابع ملی و همچنین تنگناهای ارزی و ریالی دولت را بر آن داشته است که برای اصلاح قیمت ها خیز بردارد.
با توجه به وضعیت اقتصادی کشور و مسیر که طی سال های اخیر با تکیه بر تصمیمات پوپولیستی طی شده، فعلاً دولت را به حالت نیمخیز نگه داشته است. در این حالت آنها نه توان تحمل فشار را دارند و نه می توانند قد راست کنند، اما افزایش فشارها و ناترازی های موجود باعث شده است دولت در ماه های اخیر نسبت به این مسئله واکنش نشان بدهد.
به عنوان مثال، رئیس جمهور در آخرین اظهارات خود گفته است که معادل ۱۵۰ میلیارد دلار یارانه پنهان حاملهای انرژی پرداخته میشود. از یک منظر نمی توان به سادگی از کنار این رقم عبور کرد و از سوی دیگر این پرسش پیش می آید که آیا با افزایش و واقعی کردن قیمت بنزین تمام مشکلات برطرف خواهد شد؟ آیا فقط باید از دید دولت و حاکمیت به این موضوع نگاه کرد؟ آیا تمام عوامل و شرایط درست شده و تنها اصلاح قیمت حامل های انرژی از جمله بنزین باقی مانده است؟
به باور برخی از کارشناسان، در شرایط فعلی افزایش قیمت بنزین منجر به تشدید تورم، افزایش فشار بر اقشار کمدرآمد، افزایش شکاف هزینههای زندگی و درآمد و افزایش قیمت تمام شده تولید خواهد شد.
با این حال همچنان توزیع بنزین یارانه ای یک بخش پنهان و تاریک نیز دارد که منجر به توزیع ناعادلانه سوبسید بنزین نیز شده است. به گفته وزیر اقتصاد، عبدالناصر همتی: «۵۰ درصد مردم خودرو ندارند و این ۵۰ درصد چه نفعی از پایین بودن قیمت بنزین میبرند؟ کسانی نفع میبرند که چندین خودرو داشته باشند. برای افزایش قیمت بنزین باید تدبیر شود به طوری که منافع افزایش قیمت بنزین به ۵۰ درصد مردمی برسد که فاقد خودرو هستند و باید بر روی این مسئله فکر شود.»
البته افرادی که خودرو ندارند نیز به این مسئله فکر می کنند، اما به نظر می رسد به دلیل بی اعتمادی به حاکمیت اقتصادی و ترس از بدتر شدن اوضاع و احوال مالی و معیشتی مانع از همراهی آنان به دولت شده است. بنابراین پیش از هر اقدامی دولت باید زمینه های بازگشت اعتماد را فراهم کند. باید ثابت کند که درآمدها و منابع حاصل موجب کاهش فشارها و سرعت گرفتن چرخ اقتصاد کشور می شود. در واقع، مردم باید به این نتیجه برسند که اصلاح قیمت ها و تغییر شیوه پرداخت یارانه می تواند منجر به بهبود وضعیت آنها شود، اما تا امروز چنین اتفاقی روی نداده است.
اگر مردم میدونستن، دولت و مجلس با ارزان بودن دستوری انرژی ( مخصوصا بنزین) ، چه ظلمی میکنه و چه آسیبهای وحشتناکی برای مردم و کشور داره (بیکاری، مشکلات اقتصادی و پایین بودن دستمزدها، بیماری، مرگ و میرناشی از آلودگی هوا و و بدتر از همه خشکسالی که این مملکتو نابود میکنه استفاده زیاد از خودروهای شخصی و ، و اتلاف وقت زیاد در ترافیک و اعصاب خوردی ، کسری بودجه و تورم، ، افزایش شدید اختلاف طبقاتی) دولت رو مجبور میکردن قیمتا رو اصلاح کنه همه مشکلات بزرگی که بالا شمرده شده تا حد خیلی زیادی با اصلاح قیمت انرژی و سوخت حل میشه
مهمترین عامل برای حل ناترازی سوخت و انرژی و استفاده بهینه از این منابع و استفاده از انرژیهای پاک،
ایجاد انگیزه اقتصادی است:
– پیش نیاز همه اصلاحات اقتصادی و حل ناترازیها ، جلب اعتماد مردم است از راههای زیر:
۱- حذف بودجه عمومی نهادهای پر هزینه و غیر مولد مانند صدا وسیما و نهادهای مذهبی و…
۲- بستن مسیر قاچاق و رانت ( بویژه برای نهادهای قدرت )
۳- حذف هزینه های غیر ضروری خارج از کشور
۴- دریافت مالیات از همه نهادهای اقتصادی از جمله نهادهای حاکمیتی
۵- ارائه سهمیه سوخت و انرژی به همه مردم دارای کد ملی ( نه به بیگانگان و اتباع خارجی)
سپس انجام اصلاحات اقتصادی.
تا زمانیکه قیمت سوخت و انرژی دستوری است هیچگاه ، بطور موثر و فراگیر از انرژی پاک ( خورشیدی، بادی و ..) استفاده نخواهد شد ، نه توسط دولت و نه مردم
استفاده فراگیر از انرژی پاک و حذف آلودگی و کاهش خشکسالی و بسیاری معظلات بزرگ دیگر با واقعی سازی قیمت انرژی ( قیمت بین المللی و شناور وابسته به عرضه و تقاضا )
و پلکانی بودن آن ، قابل انجام است
و هر کاری که اصلاح قیمت را شامل نشود ، عوامفریبی است
اگر این اصلاحات انجام نشود در آینده ای نزدیک ، قحطی و خاموشی بسیار شدیدتر خواهد شد و کشور را به سمت شرایط بسیار وخیم تر و فروپاشی می برد.
قیمت دستوری کالا و خدمات و سوخت، نابود کننده اقتصاد کشور و کسب و کار مردم است، بهترین جایگزین برای آن، آزادسازی قیمت بر اساس عرضه و تقاضا و پرداخت یارانه یا سهمیه مستقیم به مردم است.
اصلاح قیمت و پرداخت سهمیه قابل مبادله انرژی و سوخت بر اساس کد ملی، بسیار به سود همه مردم و دولت است و بسیاری از معضلات اقتصادی و زیست محیطی کشور را حل میکند.
در گام اول بدلیل حساسیت بالا روی بنزین، میتوان قیمت دیگر حاملهای انرژی را واقعی سازی کرد و با سهمیه صرفه جویی شده بنزین توسط افراد (سهمیه در در کارت بانکی افراد و خانوارها اعمال میشود) ، هزینه های رفت و آمد و قبوض را پرداخت کرد. که انگیزه بالایی برای صرفه جویی بنزین نیز به همراه دارد.
مردم بنزین رو نمیخورن که! میریزن تو باک این ماشینهای پرمصرف داخلی و به کار و زندگیشون میرسن. این همه فرافکنی برای چیه؟
اولن که چند بار قیمت با دلار روز اصلاح شده ، ولیکن گشاد بودن جیب حاکمیت و هزینه گردن از جیب مردم ایران تو کشورای دیگه ، نمونش مصوبه مجلس در دهه اول انقلاب برای دادن نفت مجانی به سوریه و …. ، دوباره باعث شده تا پول تو جیب و بانک مردم رو با پایین اوردن ارزش ریال یا بهتر بگیم تورم بالانسش کنن ، تا حاکمیتی داریم که تمام ارکانش به دنبال چاپیدن مردم ایران و هزینه کردن اون واسه کشورای معبودشونن ، اش همین و کاسه همینه ، وقتیکه بنزین شد سه هزار تومن مگه دلار چند بود ، دادن ادرس اشتباه کار کسانیه که از این سیستم بهره میبرن !
مردمی که ماشین ندارن هم با خر رفت و آمد نمیکنن که یا تاکسی میگیرن یا اسنپ درهرصورت گرونی بنزین تاثیرش رو روی قشر ضعیف جامعه میذاره وگرنه واسه پولدار یه باک صد تومن بشه یا یه تومن اصلا اهمیتی نداره تورم فقط پولدارا رو پولدارتر و فقرا رو فقیرتر میکنه