تراوشات یک ذهن انحصارطلب : ۲۰۶ با لندکروزر فرقی ندارد

انحصارطلبی صنعت خودرو
انحصارطلبی صنعت خودرو

حتماً این گزاره را در شبکه های اجتماعی شنیده اید که یک نماینده مجلس اذعان داشته است خودروی پژو ۲۰۶ فرقی با تویوتا لندکروزر ندارد. البته اکثر بازدیدکنندگان به این موضوع نگاهی طنز داشته اند، اما واقعیت امر این است که چه به آن بخندید و یا خشمگین شوید محصول یک سیستم اقتصادی انحصارطلب چنین دیدگاهی است.

فونیکس آریزو 8 فونیکس آریزو 8 مدیران 777 مدیران 777

صنایع ایران سال هاست که با بیماری هایی مانند انحصار و رانت دست و پنجه نرم می کنند و صنعت خودرو نیز از این دایره خارج نیست. هر گاه موضوع خودرو در کشور به میان می آید، بی درنگ کلماتی مانند مافیا، رانت، انحصار و… نیز خودنمایی می کنند که این مسئله نشان از نقش آفرینی پررنگ این مفاهیم در بازار خودروست.

صنعت خودرو می تواند اولین رول را در چرخه ای که از انحصار تا رانت و افول اقتصادی کشیده می شود بازی کند. به این صورت که در سال های گذشته دولت با نگاه به این که صنعت خودرو کشور به دلیل معضلات متعدد از قبیل نبود تکنولوژی، تحریم، کمبود منابع و… توان تولید خود را از دست داده، با ممنوعیت واردات به حمایت از این صنعت پرداخته است. این همان جایی است که انحصار، که از طرف دولت یک نوع مُسکن برای درد تولید شناخته می شود، مانند سمی بی نهایت قوی کار خود را آغاز می کند.

صنعت خودرو هم زمانی که دید رقیب خارجی ندارد و می تواند بدون رشد کیفیت و بدون نیاز به انجام رقابت تولید کند و انحصاراً بازار را در اختیار خواهد داشت، شروع به ایجاد سازوکارهایی کرد که این انحصار را حفظ کند، از این رو، رانت هایی در این میان ایجاد شد.

یکی از مهم ترین این رانت ها این است که صنعت خودرو در ازای انحصاری که دارد، باید به تأمین بخش هایی از دولت بپردازد و دیگر تنها یک بنگاه اقتصادی نیست و علاوه بر سودهای معقول باید سودی نیز برای کشور داشته باشد. شاید این چرخه در نگاه اول اصلاً رانت به نظر نرسد، اما همه چرخه های فسادزا از همین جا آب می خورند.

مثلاً کارخانه ای می خواهد بیش از حد معقول سود کند و در این راستا مجبور می شود به احتکار بپردازد، مجبور می شود یک شبکه دلالی ایجاد کند، تا تولیدات محدود را در بازار آزاد با ارزشی بالاتر به فروش برساند، مجبور می شود در خریداران عطش خرید ایجاد کند، مجبور می شود روز به روز از کیفیت محصولاتش کم کند تا بتواند حاشیه سود را افزایش دهد و برای این که از انحصار خود در آینده مطمئن شود، مجبور می شود هزینه های سنگین بپردازد، چراکه پس از ورود به چرخه انحصار و رانت، دیگر نمی توان از آن خارج شد و اگر انحصار لحظه ای از بین برود، فعالیت نیز متوقف خواهد شد، زیرا همه چیز قربانی افزایش حاشیه سودآوری شده است و به جز انحصار هیچ چیز نمی تواند عاملی برای فروش محصولات تولیدی باشد. به زبان ساده تر، اگر رقیب وجود داشته باشد، هیچ کس محصولات آن ها را نمی خرد.

و اما در این میان مهم ترین نکته این است که در چنین شرایطی، تمام انرژی روی مسائل یادشده صرف می شود و دیگر هیچ توانی برای توسعه و پیشرفت نیست و این جاست که شاهد افول خواهیم بود. افولی که در ازای هر سال ادامه انحصار و رانت، ده ها سال اقتصاد کشور را از جهان عقب می اندازد.

حال اگر دقیق تر به صنعت خودرو نگاه کنیم، شاهد آن خواهیم بود که تولیدکنندگان با تکیه بر انحصار موجود، تمام اقدامات لازم را برای افزایش حاشیه سود خود انجام داده اند و در کنار آن، مقوله عطش خریداران را نیز به صورت جدی دنبال کرده اند و اکنون شاهد آن هستیم که با بهره گیری از سازوکارهایی مانند قرعه کشی، بورس کالا و غیره یک رانت قیمتی هنگفت از کارخانه تا بازار آزاد ایجاد کرده اند که اکثراً به جیب دلالان سرازیر می شود. این رانت قیمتی اکنون در تمام اجزای بازار خودرو جا خوش کرده است و حال اگر همه هم بتوانند از کارخانه خودرو بخرند، باز هم چیزی به نام بازار آزاد وجود خواهد داشت. بماند که سامانه خرید خودرو با وعده های تحویل چندساله کار را برای دلالان بازار آزاد بیش از پیش راحت کرده است.

انحصار یک داروی به شدت اعتیادآور است و زمانی که شما این دارو را به صنعتی بخورانید، ترک آن از هر چیزی سخت تر خواهد بود. برای مثال، تنها یک لحظه فکر کنید که کمپانی های بزرگ خودروسازی بتوانند با توجه به اقتصاد کشور و دارایی های عمومی، خودرورهایی با قیمت متناسب را به بازار ایران عرضه کنند؛ در کنار آن مردم نیز بتوانند خودروهای کارکرده با عمر معقول را به کشور وارد کنند. در این شرایط هیچ عقل سلیمی به سراغ تولیدات داخلی با کیفیت پایین نخواهد رفت و کارخانه های خودروسازی داخلی می مانند و هزاران کارگر بیکار. همان کارگرانی که خودروسازان از ادامه حیات‌شان به عنوان یک اهرم فشار برای ادامه انحصار استفاده می کند.

اعتیاد به انحصار در خودروسازی کشور ما تا جایی جلو رفته است که این صنعت به مانند شخصی خموده درآمده که حاضر است برای دریافت مخدر، فرش زیر پای خود را نیز بفروشد. از این رو شاهد آنیم که توزیع رانت توسط این صنعت به شدت افزایش پیدا کرده و از بالاترین جایگاه های مدیریتی کشور تا پایین ترین مقامات و تصمیم گیران ادامه دارد تا این که مباد سخنی یا عملی جاری شود که بر پیکره این سیستم انحصاری خدشه وارد کند.

محصول چنین تفکری می شود یک نماینده مجلس که اذعان می دارد پژو ۲۰۶ با تویوتا لندکروزر تفاوتی ندارد. البته شاید باورش برای ما سخت باشد، اما خالقان این ساختار به آن اعتقاد کامل دارند و با شعارهایی مانند حمایت از تولید داخل و خودکفایی به تغذیه جریان انحصار تا رانت می پردازند، چراکه حقیقتاً از نظر چنین دیدگاهی، مهم نیست که کالایی مانند خودرو چه امکاناتی داشته باشد. به تعبیری، تنها این مهم است که تعریف صرف خودرو که وسیله‌ای‌ست چرخ‌دار و شخصی را از نقطه ای به نقطه ای دیگر می رساند به دست آید و سایر امکانات موجود تکلف است. تعبیری که تنها برای مردم به کار می رود و هیچ گاه شاهد آن نخواهیم بود که بانیان انحصار و رانت به آن بسنده کنند.

۴.۳ امتیاز از ۷۸ رای

تازه ترین اخبار و ویدیوهای خودرویی را در کانال تلگرام و اینستاگرام اسب بخار دنبال کنید.