تست خیابانی با اسطوره اتاق‌های بی ام و

تست خیابانی با اسطوره اتاق‌های بی ام و
ماشینی که فقط برای مردها ساخته شده است!
یکی از مدل‌های ب‌ام‌و که از فروش خوبی برخوردار است، مدل‌های ۳۱۸ تا ۳۳۰ است که با کد اتاق e46 شناخته می‌شود و از سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۷ در سه مدل سدان، کوپه و کابریولت ساخته شد. اما مهم‌ترین و قوی‌ترین مدل آن با نام M3 شناخته شد و با این وجود که تعداد ۸۵ هزار دستگاه از این خودرو تولید شد، اما در داخل کشور نمونه‌های معدودی از آن وجود دارد که نمونه‌های سالم آن نیز تقریبا نایاب است. چند ماه پیش به صورت رسمی‌ یکی از مدیران ارشد ب‌ام‌و به برتر بودن این اتاق در تاریخ تولیدات این شرکت اذعان داشت. این مدیر با اشاره به اتاق E60 در کنار E46 گفت: «کمپانی ب‌ام‌و پس از این اتاق، دیگر نمی‌تواند چنین اسطوره‌هایی به وجود آورد!». با توجه به گفته مدیر ب‌ام‌و، ما نیز به دنبال فرصتی برای اثبات این گفته بودیم! که بالاخره این قرعه به نام یک M3 مدل ۲۰۰۳ زده شد. اما نکته‌ای که مدل مورد بحث را خاص‌تر می‌کند، رنگ آبی ویژه آن است که در نور کم به سبز تیره، مایل می‌شود.
شناسنامه یک خودرو
تست خیابانی با اسطوره اتاق‌های بی ام و
اگر به بررسی پیشینه طراحی این مدل بپردازیم، به مدل قدیمی‌تر E30 می‌رسیم که نخستین خودرویی بود که در بخش ویژه M sport طراحی و ساخته شد و اتفاقا افتخارات زیادی را نصیب خود و سازندگانش کرد. پس از آن دومین مدل M3 کد اتاق E36 به بازار آمد که ۷۱ هزار دستگاه از آن در سراسر دنیا به فروش رسید و همین امر باعث شد طراح E36 که با نام اولف وایدهاز شناخته می‌شد، ماموریت جدیدی به نام E46 دریافت کند که به جرات می‌توان لقب زیباترین ب‌ام‌و تولیدی را به آن داد. برخلاف M3های مدرنی که پس از آن ساخته شد، این اتاق تنها به صورت کوپه و کانورتیبل ساخته شد و وزن آن نسبت به E36 کمی‌ افزایش یافته بود. حالا دیگر همه به این مدل احترام خاصی داشتند و حتی به صورت پیاپی در نسخه‌های مختلف بازی‌های محبوبی مانند Need for speed حضور داشت و در نسخه Most Wanted بالاتر از خودرو‌هایی مانند لامبورگینی قرار گرفته بود و خودروی Boss به حساب می‌آمد که همین موضوع باعث شد اغلب جوانان ایرانی این خودرو را با نام همان بازی بشناسند!
محبوب‌ترین موتور
تست خیابانی با اسطوره اتاق‌های بی ام و
دلیل دیگر ما برای برتر بودن این خودرو، موتور بسیار محبوب آن است که با کد فنی S54 طراحی شد و با همان آرایش معروف خطی ب‌ام‌و، سیلندر‌ها را در کنار همدیگر چیده بودند. این موتور، ۳.۲ لیتر گنجایش دارد و می‌تواند حداکثر ۳۴۳ اسب بخار در ۷۹۰۰ دور تولید کند. دوباره بخوانید! ۷۹۰۰ دور بر دقیقه برای موتوری که در سال ۲۰۰۰، یعنی ۱۶ سال قبل طراحی شده است. در صورتی که موتور خودرو‌های مدرنی مانند فورد ماستنگ حداکثر ۶۰۰۰ دور را می‌تواند تحمل کند و امکان ترکیدن موتور بعد از این دور وجود دارد! این نشانه دیگری است که نشان می‌دهد در این خودرو، مهندسی حرف اول را می‌زند و نبود توربوشارژر در این خودرو بیشتر مزیت محسوب می‌شود تا کمبود. گشتاور آن نیز ۳۶۵ نیوتون‌متر است که همه آن را می‌توان تا دور ۴۹۰۰ دور بر دقیقه برداشت کرد. این قدرت بعد از تولید باید منتقل شود، پس باید برای انتقال این نیرو بهترین را انتخاب کرد و بهترین برای این خودرو یعنی گیربکس معروف SMG. البته این گیربکس با تمام محبوبیتی که دارد، برای مکانیک‌ها بسیار منفور است و برخی از خبره‌های تیونینگ ایران این گیربکس را بدترین گیربکس خودکار برای خودرو‌های اسپرت می‌دانند. البته نظر این عزیزان محترم است، اما این دلیل برای بد بودن آن کافی نیست. چراکه نگاهی به فهرست خودرو‌هایی که از این جعبه دنده استفاده می‌کنند، کافی است تا به آن علاقه‌مند شوید. نام‌هایی مانند فراری انزو، پاگانی زوندا، آئودی R8 و ابر خودروهایی از این دسته را می‌توان در این فهرست پیدا کرد.
تجربه رانندگی
تست خیابانی با اسطوره اتاق‌های بی ام و
نکته‌ای که باعث هیجان اولیه در این خودرو می‌شود، از همان لحظه آغاز سوار شدن کاملا خودنمایی می‌کند و آن هم استفاده بسیار از فیبرکربن در بیشتر نقاط کابین است. از رکاب درها گرفته تا بخش‌هایی از کنسول و اطراف دسته دنده، تا غربیلک فرمانی که با این ماده گرانقیمت پوشش داده شده است و لباسی از چرم را به تن آن کرده‌اند. همه باعث ایجاد یک حس مردانه در این خودرو می‌شود، به طوری که سری M و در صدر آن M3، دربین ده خودروی پرفروش قرار گرفته است و تنها ۷ یا ۸ درصد خریداران آن را خانم‌ها تشکیل می‌دهند. نکته دیگر آن، صندلی‌های چرمی ‌است که به رنگ‌های ترکیبی سفید و آبی برای خودرو درنظر گرفته شده‌اند و ترکیب رنگ آن کاملا با رنگ بدنه خودرو همخوانی دارد. اما نباید بیش از این به جزئیات و نمای آن بپردازیم. وقت آن است که ببینیم این خودروی کمیاب پس از سال‌ها کارکرد، عملکردی درخور نام خود دارد یا نه؟ سوییچ آن از نوع ساده و پیچشی است و بلافاصله خودرو روشن می‌شود. اگر مانند نویسنده این سطور پیشینه و تصوری از M3 نداشته باشید، کمی‌ از صدای استارت آن ناامید می‌شوید! این خودرو در حال سکون و درجا کار کردن، صدایی شبیه خودرو‌های چهار سیلندر شهری دارد و تقریبا با مدل ساده ۳۲۰ تفاوتی ندارد. به هرحال با این تصور باید خودرو را به حالت حرکت درآوریم و بدون مقدمه دسته دنده آلومینیومی ‌آن را در حالت اسپرت قرار می‌دهیم و حرکت می‌کنیم. این گیربکس اگرچه خودکار است و پدال کلاچ درآن وجود ندارد، اما درحالت شهری خودکار نیز می‌توان حداکثر دور را برای آن در نظر گرفت و این گزینه، آن را از سایر گیربکس‌های خودکار متمایز می‌کند. این کار را می‌توانید به وسیله دکمه ولوم مانند زیر دسته دنده انجام دهید و درست شبیه کم یا زیاد کردن صدای سیستم صوتی است، اما ما می‌خواهیم همان ابتدا، حداکثر حس خشونت این خودرو را ببینیم، پس ولوم سیستم صوتی را برای شنیدن صدای اگزوز کم و ولوم گیربکس را برای حداکثر دور تنظیم می‌کنیم. با آن که صدای سکون خودرو راننده را ناامید می‌کند، اما در همان دنده اول حسی توام با هیجان و ترس را تجربه می‌کنید و به جای صدای ناامیدی، غرشی همراه با صدای باد به گوش می‌رسد. بلافاصله نوبت به انتخاب دنده دوم می‌رسد؛ در این مرحله یکی از غافلگیری‌های این خودرو را خواهید دید. در این میان حس می‌کنید که خودرو برای لحظه‌ای از حرکت ایستاده و به جلو متمایل می‌شوید، اما بلافاصله به سمت صندلی پرتاب می‌شوید و به شتاب‌گیری ادامه خواهید داد.
تست خیابانی با اسطوره اتاق‌های بی ام و
اگر طرفدار و اهل دیدن کلیپ‌های درگ باشید، این حرکت و مکث شتاب را در بهترین مثال، یعنی لامبورگینی مورسیه لگو سوپر ولوسه دیده‌اید، اما تجربه آن نسبت به دیدن کاملا تفاوت دارد. به هرحال پس از مدتی که با حداکثر سرعت در خیابان‌ها حرکت کردیم، وقت آن است که روی دیگر سکه را ببینیم و قابلیت‌های روزانه آن را به چالش بکشیم. پس دکمه پلاستیکی اسپرت غیرفعال می‌شود و دور موتور را از طریق همان دکمه به حداقل برمی‌گردانیم. پس از این تغییر M3 به رامی ‌همان ۳۲۰ پایه می‌شود و مصرف سوخت نیز به حالت عادی برمی گردد و به عدد ۸ لیتر نزدیک می‌شود. در صورتی که در حالت قبلی مصرف سوخت حدود ۱۵ لیتر در روز آزمایش بود و این عدد برای یک خودروی شش سیلندر کمی ‌ناخوشایند است. صندلی‌های عقب خودرو کمی‌ برای افراد قد بلند نامناسب است و فرآیند سوار شدن برای آن‌ها کمی ‌طول می‌کشد! صندوق عقب نیز به اندازه کافی و یک خرید آخر هفته جادار است، اما در نسخه کانورتیبل کمی ‌از فضا را در حالت سقف باز از دست خواهید داد. تعلیق این خودرو نیز از نوع مستقل مک‌فرسون با فنر‌های لول است که در طول آزمایش مشکل خاصی نداشت، اما صدای دست‌انداز‌ها کمی‌ به خودرو راه پیدا می‌کند و این‌را می‌توان با صدای تولید شده از اگزوز نشنیده گرفت! البته هرچند دیفرانسیل این خودرو قفل و سیستم کنترل پایداری دارد، اما برخلاف Z4 که هم‌قیمت این خودرو است و آزمایش آن را در شماره‌های پیشین روزنامه «دنیای خودرو» خواندید، بیش از حد غیر قابل کنترل است و فقط اراده و نترس بودن شما را برای به آتش کشاندن آسفالت می‌خواهد و فرمان آن نیز برخلاف فرمان‌های حساس به سرعت که در ابتدای کار نرم و با بالا رفتن سرعت به سفتی آن اضافه می‌شود، ابتدای کار و در حالت سکون بسیار سفت است و برای پارک کردن کمی ‌مشکل خواهید داشت. هرچند احتمال دارد این امر، به دلیل مشکل خودروی مورد آزمایش باشد. گیربکس آن نیز در اول حرکت و با انتخاب دنده یک به صورت خودکار و با رها کردن ترمز باعث حرکت خودرو نمی‌شود کلاچ آن نیز در این حالت درگیر نیست و برای حرکت باید خود شما دست به مهره شوید.
در پایان و اگر بخواهیم دید کلی از این مدل برای خوانندگان ایجاد کنیم، باید گفت که اگر شما بهترین مکانیک شهر را در اختیار دارید، بدون شک و در رنج قیمتی ۳۰۰ میلیون تومان (در دسته کارکرده‌ها) M3 را انتخاب کنید. در کنار خوبی‌های این خودرو مشکلاتی مانند خرابی گیربکس آن (که تعمیر و سرویس آن به عهده افراد معدودی است) و خرج بالای قطعات آن را نیز باید در نظر گرفت، اما بدون شک شما صاحب بهترین باواریایی تولید شده در تاریخ هستید و حتی می‌توانید از آن برای رساندن فرزندتان به مدرسه استفاده کنید.
در پایان از آقای محمد ابرقویی برای در اختیار گذاشتن خودرو و از آقای علیرضا پوردلجو برای هماهنگی و همکاری با تیم روزنامه «دنیای خودرو» تشکر ویژه‌ای می‌کنیم.
روزنامه دنیای خودرو – جواد اسدی
عکس ها: عرفان حمیدی

فونیکس آریزو 8 فونیکس آریزو 8 مدیران 777 مدیران 777
به این مطلب رای دهید

تازه ترین اخبار و ویدیوهای خودرویی را در کانال تلگرام و اینستاگرام اسب بخار دنبال کنید.